بودن در سمت مدیر، به تنهایی کافی نیست. هر لیدر یا رهبر خوب نیازمند یکسری از مهارتهای نرم برای برقراری ارتباطات مثبت با کارمندان و یا اعضای تیم میباشد. با رعایت تکنیکهای رهبری یا لیدرشیپ در سازمان میتوان باعث شد تا افراد با اشتیاق و انگیزه فراوان به سمت هدف مشخص شده حرکت کنند.
زمانی که سازمانها درصدد استخدام فردی به عنوان رهبر یا لیدر هستند، در جستجوی فردی هستند که توانایی برقراری ارتباطهای موفق و با کیفیت با همکاران و افراد دیگر در محل کار و یا خارج از آن را داشته باشند. افرادی که در سمت رهبری ایفای نقش میکنند باید توانایی در اولویت قرار دادن افراد را داشته باشند. کارفرمایان افرادی را که دارای درجه هوش هیجانی بالا، صبر و تحمل بالا و همچنین دانش منابع انسانی باشند را برای این سمت ترجیح میدهند.
تکنیک های رهبری یا لیدرشیپ
کلمه ی « لیدرشیپ یا رهبری » ممکن است معانی مختلفی را در ذهن تداعی میکند. به عنوان مثال :
- رهبران سیاسی، به همراه دنباله روهای پر شور و هیجان
- یک گردشگر، مسیری را برای حرکت و استراحت برای افرادی که او را دنبال میکنند؛ مشخص میکند.
- مدیر اجرایی، در حال توسعه ی استراتژیهای شرکت خود برای برنده شدن در رقابت هست. مفهوم اصلی رسالت سازمانی در این این جمله خلاصه میشود.
- یک رهبر خارق العاده باید الهام بخش اعضای سازمان خود باشد.
- در ایجاد انگیزه روی کارکنان مهارت کافی داشته باشد.
- از تعارضات و بروز نارضایتی در میان پرسنل خود جلوگیری کند.
- شنونده خوبی باشد.
لیدر ها و رهبران به خودشان و دیگران کمک میکنند تا بهترین خود را اجرا کنند. آنها جهت را مشخص میکنند. چشم انداز و ویژنی الهام بخش مشخص میکنند.
رهبری درباره ی برنامه ریزی و تهیه نقشه ی راه برای رسیدن به هدف و برنده شدن صحبت می کنه و این موضوع بسیار هیجان انگیز، پویا و الهام بخش است.
بعد از اینکه آنها مسیر و جهت را مشخص کردند باید از مهارت های مدیریتی خود برای راهنمایی پیروان خود به سمت جهت درست، از یک راه هموار و مناسب، استفاده کنند.
در این مقاله بر روی فرآیند رهبری تمرکز شده است. بر روی مدل « متحول سازی رهبری » که برای اولین بار توسط جیمز مک گرگور برنز(James MacGregor Burn) ارائه شد و توسط برنارد باس (Bernard Bass) توسعه پیدا کرد؛ بحث خواهم کرد. این مدل براساس تفکر استراتژیک، الهام بخش و ایجاد تغییرات ایجاد شده و بجای فرآیندهای سنتی مدیریت که براساس حفظ منابع و بهبود عملکرد فعلی بنا شده اند، مورد استفاده قرار می گیرد.
“رهبری هنر به کار گرفتن تخصص و توانایی شخصی دیگر برای انجام دادن کارهایی ست که شما میخواهید و خود فرد هم علاقه مند به انجام آنهاست.”
دوایت دی آیزونهاور (Dwight D.Eisenhower)
اصول و تکنیک های رهبری یا لیدرشیپ در سازمان
با توجه به مدل تحول سازی رهبری، یک رهبر ایده آل و تاثیرگذار کسی ست که موراد زیر را انجام میدهد:
- چشم اندازی الهام بخش برای آینده دارد.
- الهام بخش و مشوق افراد برای برقراری ارتباط با این چشم انداز است.
- مدیریت تغییرات در چشم انداز
- مربی و تشکیل تیمی که او را در رسیدن به آن چشم انداز همراهی میکنند.
رهبری مهارتهای لازم برای انجام این موارد را با هم جمع میکند.
چگونه میتوان مهارت های رهبری را یاد گرفت؟
رهبران و لیدر های تاثیر گذار در هر سازمانی ضروری هستند. آنها میتوانند در ایجاد یک تیم قدرتمند به یک کسب و کار کمک کنند و پروژهها و کارها را با موفقیت به سرانجام برسانند. مهارت کلیدی رهبری مهارتی آموختنی هست و هر کسی میتواند این مهارت را در خود تقویت نماید.
بیشتر مردم نتایج و دستاوردهای رهبران موثر را در جامعه دیدهاند رهبران خوب مشارکت کارمندان را بیشتر میکنند یک محیط مثبت را ایجاد میکنند و به حذف موانع از راه تیم کمک میکنند. رهبر خوب، رفتارهایش مسری هست و برای همکاران الهام بخش است که آنها نیز این مهارتهای مثبت را در کارشان اجرا کنند.
10 مرحله برای بالا بردن مهارت های رهبری
1- ارتباطات
به عنوان یک لیدر شما باید توانایی بیان و توضیح تمام اهداف سازمان و وظایف افراد را به صورت واضح و شفاف را داشته باشید. لیدرها باید در زمینه برقراری ارتباط، در انواع آن چه به صورت تلفنی، نوشتاری و یا رو در رو، استاد و ماهر باشند.
یکی از مهم ترین بخشهای برقراری ارتباط، بهبود مهارت گوش دادن است. بنابراین رهبران باید یک جریان مداوم ارتباط بین خود و کارکنان و یا اعضای تیم خود ایجاد کنند و همواره برای بحث در مورد مسائل و نگرانیهای کارکنان در دسترس باشند .
سایر مهارتهای مربوط به ارتباطات شامل:
- گوش کردن فعالانه
- توانایی شرح و توضیح
- بیان داستانهای کسب و کار
- واضح و شفاف بودن
- نتیجه گیری
- ویرایش و تصحیح کردن
- راحت کردن مکالمات گروهی
- فن بیان خوب
- داشتن مهارتهای سخنرانی
- شناخت زبان بدنهای افراد از طریق ارتباطات غیر کلامی
- ارتباطات نوشتاری
2- انگیزه
رهبران باید توانایی انگیزه دادن به کارمندان خود را برای پیشرفت شرکت داشته باشند؛ تنها پرداخت حقوق منصفانه به کارمندان کافی نیست. اگر چه لازم است اما کافی نیست. روشهای زیادی برای انگیره دادن به کارمندان وجود دارد؛ شما میتوانید با پیدا کردن شناخت افراد سازمان و براساس ویژگیهای شخصیتی آنها، براساس این شناخت به افراد پاداش و یا مسئولیت ACCOUNTABILITY بدهید که این موضوع هم برای کارمندان خوشایند است و اعتماد بنفس آنها را افزایش میدهد هم باعث پیشرفت سازمان میشود.
- اجازه استقلال به کارمندان دادن
- برای استخدام نیرو از کارمندان درخواست نیرو کنید.
- ارزیابی علایق کارکنان
- توانایی متقاعد کردن کارمند
- ارائه ی کارهای مولد و چالش برانگیز
- ارائه پاداش
- تعیین هدفهای تاثیرگذار
- تشکیل تیم سازنده
- درک تفاوتهای میان کارمندان
3- محول کردن کارها به دیگران (تفویض)
رهبرانی که سعی میکنند کارهای بیش از حد توان انجام دهند سردرگم میشوند و کارها همیشه خوب پیش نمیرود. آنها فکر میکنند واگذار کردن کارها به دیگران نشانه ضعف یک رهبر است در حالی که یکی از نشانههای رهبر قوی قدرت محول کردن کارها به افراد است.
بنابراین بایستی شناختی دقیق از تواناییهای هر یک از کارکنان داشته باشیم تا براساس این ویژگیها و تواناییها به آنها وظایفی را محول نمود. یکی از ویژگیهایی که برای کسب این مهارت در خود دارید عبارتند از:
- استقبال از بازخوردهای کارکنان در موارد مختلف
- سهیم کردن کارمندها در نوآوریها و ابتکار عملها (دادن اجازه داشتن ابتکار عمل به کارمندان )
- تشریح و توضیح انتظارات از افراد
- ارزیابی عملکرد کارمندان
- اولویت بندی نتایج
- کار گروهی
- مدیریت زمان
- آموزش
- اعتماد به کارکنان
4-مثبت بودن
نگرش مثبت میتواند در محیط کار مسری شود یک رهبر باید در مواردی که کارها طبق برنامه ریزی جلو نمیرود به همان اندازه ی زمانهایی که عملکرد موفقیتآمیز بوده است؛ بتواند بخند و انرژی مثبت داشته باشد حتی در موقعیتهای شلوغ و استرس زا تا محیط کاری سالم و شاد را ایجاد نماید. در نتیجه روحیه کارمندان افزایش مییابد و اگر کارمندان احساس کنند که محیط کاری مثبت و شادی دارند حس بهتری برای ماندن در شرکت و ادامه کار دارند و زمانهای بیشتری را برای کارشان صرف میکنند.
برخی از مهارتهایی که باعث ایجاد یک فضای مثبت در محل کار میشود عبارتند از:
- مراقبت
- مدیریت اختلافات
- ایجاد ارتباط
- دیپلماسی
- تشویق
- تقویت انرژی مثبت
- قدرت اجتماعی
5- قابل اعتماد و اطمینان
کارمندان باید برای مطرح کردن سوالات و نگرانیهای خود با رهبران احساس راحتی کنند مهم است که شما بتوانید یکپارچگی خود را نشان دهید کارمندان تنها به رهبران آنها احترام میگذارند. کارمندان به لیدرهایی که به آنها احترام میگذارد اعتماد میکنند. صادق و درست بودن میتوان این ویژگی را در کارمندان تقویت نمود. در ادامه برخی از مهارتها بیان شده است که با داشتن آنها میتوانید رهبر قابل اعتمادی باشید:
- داشتن جرات معذرت خواهی و پذیرش اشتباه
- مسئولیت پذیر
- اخلاق کسب و کار
- رازداری
- دارای وجدان
- درجهی هوش هیجانی بالا
- صادق و راستگو
6- خلاقیت
یک رهبر باید تصمیمهایی بگیرد که جواب یا نتیجه واضحی ندارد بنابراین یک رهبر باید بتواند خارج از چارچوب فکر کند و تصمیم بگیرد.
یاد بگیرید که راهها و روشهای غیر معمول را امتحان کنید کارمندان از رهبرانی الهام گرفته و انگیزه میگیرند که همیشه راههای معمولی و امن را انتخاب نمیکنند. تعدادی از ویژگیهای لازم برای بهبود این مهارت در زیر بیان شده است:
- داشتن قدرت تجزیه و تحلیل بالا
- داشتن قدرت انعطاف پذیری بالا
- داشتن تفکر انتقادی
- کنجکاوی
- آینده نگری
- داشتن قدرت تخیل بالا و تصویرسازی ذهنی
- گوش دادن به ایدههای دیگران
- ایجاد ارتباطات انتزاعی بین مسائل
- قدرت حل مسئله
- داشتن چشم انداز واضح
- داوری منصفانه و دقیق
7- بازخوردها و نتایج
رهبران باید به طور مداوم به دنبال فرصتی برای ارائه اطلاعات مفید در ارتباط با عملکرد تیم به آنها باشد. با آموزش به کارمندان که چگونه عملکرد خود را بهبود بخشند و تصمیمات بهتری بگیرند احساس مسئولیت در برابر کارمندان را به آنها نشان میدهید. برخی از ویژگیها برای داشتن این مهارت در زیر بیان شده است:
- گوش دادن به پاسخهای کارمندان
- ایجاد اعتماد بنفس در کارکنان
- ارائه ی مشاوره مخصوص
- احترام
8- مسئولیت
رهبر مسئول موفقیت و شکست تیمش است. بنابراین اگر چیزی به درستی انجام نگرفته است می بایستی متعهد باشیم. اگر کارکنان ببینند که رهبرشان انگشت اشاره به سمت دیگران دراز میکند و دیگران را سرزنش میکند و دیگران را مقصر شکست میداند؛ این لیدر یا رهبر دیگر احترامی در بین تیمش ندارد. اشتباهات و شکستها را قبول کنید و سپس برای آنها راه حل پیدا کنید.
9- تعهد یا مسئولیت پذیری
این موضوع برای رهبران مهم است که آنچه با آن موافقند انجام گیرد بنابراین برای اینکه دیگران بتوانند در زمانهای اضافه بر ساعت کاری با کمال میل کار کنند لزوما یک شرایط ویژه تعیین شود تا کارکنان بتوانند با اشتیاق کار کنند.
همان طور که کارمندان باید نسبت به کارشان تعهد و هنر پاسخگویی داشته باشند یک رهبر نیز، بیشتر از همه به وعدههای خود برای پاداش به کارکنان متعهد باشد یک رهبر نمیتواند دیگران را به انجام کارها و وظایف خود تکلیف کند در صورتی که خودش تعهد و مهارت مسئولیت پذیری نداشته باشد.
10- انعطاف پذیری
گاهی به عنوان یک رهبر، باید مثل یک درخت باشید. انعطافپذیری یکی از مهمترین مهارتهایی است که میتوانید داشته باشید، مخصوصاً در زمانهای تغییر و اختلال دائمی در عملکرد تیم و سازمان.
به منظور شناخت موانع احتمالی موفقیت، باید از شرایط خود آگاه باشید و تشخیص دهید چه زمانی باید خم شوید و چه زمانی باید ثابت بمانید. انعطافپذیری بیشتر در نحوه سازماندهی و اجرای حول اولویتهایتان، در پاسخ به نیازها و درخواستهای مشتری، زمانی که فرصتها یا تهدیدهای جدید به وجود میآیند، و در روابطتان همگی زمانهای بسیار خوبی برای تمرین مهارت انعطافپذیری هستند.
اشتباهات و تغییرات در لحظههای آخر، در محل کار پیش میآید رهبران باید قدرت انعطاف پذیری بالایی داشته باشند و هر تغییری را بپذیرند و برای آن راه حل ارائه کنند.
نتیجه گیری
برای تبدیل شدن به یک رهبر خوب، باید تمام ویژگیهای یک رهبر را در خود ایجاد نمود چراکه با فقدان این ویژگیها، افراد از شما پیروی نمیکنند. شما باید یک مثال خوب برای افراد برای پیروی کردن باشید. این همان جایی که مهارتهای تعهد، انگیزه بخشی، صداقت و همدلی شما بازی خود را به نمایش گذاشته است. مهارتهای ارتباطی خوب و قابلیتهای تصمیمگیری نیز نقش مهم و حیاتی در موفقیت و شکست یک رهبر بازی میکند و در نهایت، نوآوری و تفکر خلاق و داشتن چشم اندازی برای آینده، ویژگیهایی است که باعث برجسته تر شدن یک رهبر میشود.