چگونه هوش مصنوعی با هدایت جذابیت محتوا و اعتبار اینفلوئنسرها، تعامل با برند را متحول می‌سازد؟

در قلب موفقیت هر راهبرد بازاریابی تأثیرگذار، دو مفهوم حیاتی نهفته است: جذابیت محتوا و اعتبار منبع پیام (اینفلوئنسر). این دو عامل، همانند دو بال پرواز هستند که بدون حضور همزمان آن‌ها، برند نمی‌تواند به ارتفاع تعامل معنادار با مخاطب دست یابد. اما آنچه این دو بال را به حرکت درمی‌آورد و در مسیر درست هدایت می‌کند، هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی، نه‌تنها به‌عنوان ابزار تحلیل‌گر داده‌ها، بلکه به‌عنوان یک عنصر طراحی‌کننده استراتژی و تولیدکننده هوشمند معنا و احساس، جایگاه ویژه‌ای یافته است.

در این بخش، می‌خواهیم به‌تفصیل ببینیم که چگونه هوش مصنوعی در خلق جذابیت محتوای اینفلوئنسر و در شکل‌دهی به اعتبار ادراک‌شده از او ایفای نقش می‌کند، و چگونه این دو مسیر میانجی در نهایت به افزایش تمایل مخاطب به تعامل با برند ختم می‌شوند.

۱. نقش هوش مصنوعی در خلق جذابیت محتوا

جذابیت محتوا، صرفاً به رنگ‌ها و افکت‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه ترکیبی از عناصر شناختی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی است. محتوای جذاب، محتوایی است که توجه را جلب کند، حس تعلق ایجاد کند، و حافظه احساسی مخاطب را درگیر سازد. این همان چیزی است که در روانشناسی شناختی با عنوان engagement schema شناخته می‌شود.

هوش مصنوعی چگونه به ایجاد چنین محتوایی کمک می‌کند؟

الف) تحلیل عمیق علایق مخاطب (Deep Audience Profiling)

AI با جمع‌آوری داده‌های رفتاری کاربران در پلتفرم‌هایی نظیر Instagram، YouTube و TikTok، می‌تواند الگوهای دقیق علایق و ترجیحات فردی را شناسایی کند. برای مثال:

  • چه موضوعاتی را دنبال می‌کنند؟

  • روی چه نوع پست‌هایی بیشتر مکث می‌کنند؟

  • چه سبک زبانی را بیشتر دوست دارند (رسمی، طنزآمیز، احساسی)؟

  • کدام عناصر بصری برایشان جذاب‌تر است؟

با چنین تحلیلی، AI می‌تواند به اینفلوئنسرها یا تولیدکنندگان محتوا پیشنهاد دهد که چه روایتی، چه زاویه‌ی دوربینی، چه ساختار رنگی و حتی چه کلماتی برای آن گروه خاص از مخاطبان جذاب‌تر خواهد بود. در واقع، هوش مصنوعی از داده‌های خام، الگوهایی می‌سازد که مستقیماً به خلق تجربه شخصی‌سازی‌شده منجر می‌شود.

ب) تولید محتوا با کمک ابزارهای مولد (Generative AI)

امروزه ابزارهای هوش مصنوعی مولد مانند GPT-4، Midjourney، Runway ML، Synthesia و غیره، امکان تولید خودکار متن، تصویر، ویدئو و صدا را فراهم کرده‌اند. این ابزارها به اینفلوئنسرها کمک می‌کنند تا:

  • داستان‌هایی الهام‌بخش خلق کنند

  • تصاویر بصری خلاقانه بسازند

  • صدای دیجیتال خود را تغییر دهند یا شبیه‌سازی کنند

  • و حتی محتوا را در زبان‌ها یا فرهنگ‌های مختلف بازسازی کنند

در نتیجه، جذابیت محتوا دیگر صرفاً به استعداد ذاتی تولیدکننده محتوا بستگی ندارد، بلکه محصول همکاری انسان و ماشین است.

پ) بهینه‌سازی ساختار و زمان انتشار

جذاب‌ترین محتوا، اگر در زمان نامناسبی منتشر شود، ممکن است نادیده گرفته شود. AI با تحلیل زمانی رفتار کاربران، می‌تواند دقیق‌ترین زمان برای انتشار را مشخص کند. همچنین با آزمون A/B در مقیاس وسیع، بهترین عنوان، کپشن، و ترتیب نمایش عناصر محتوا را پیشنهاد می‌دهد. این بهینه‌سازی پویا، سهم بزرگی در افزایش نرخ تعامل (Engagement Rate) دارد.

۲. نقش هوش مصنوعی در ساخت و تقویت اعتبار اینفلوئنسر

اعتبار ادراک‌شده یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم در نظریه‌های ارتباطات بازاریابی است. طبق مدل Ohanian (1990)، اعتبار شامل سه بُعد است: تخصص، قابلیت اعتماد و جذابیت شخصی. در فضای اشباع‌شده رسانه‌ای، کاربران بیش از هر زمان دیگر نسبت به انگیزه‌های پشت تبلیغات حساس هستند. هرگونه نشانه‌ای از عدم صداقت، می‌تواند اثرگذاری را به صفر برساند. در اینجا نیز، هوش مصنوعی ابزاری برای سنجش، تحلیل و حتی ارتقاء اعتبار است.

الف) تحلیل پیشینه و الگوی رفتاری اینفلوئنسر

AI می‌تواند هزاران پست قبلی یک اینفلوئنسر را از منظر لحن، ثبات پیام، میزان تطابق با ارزش‌های برند، و واکنش کاربران تحلیل کند. اگر سابقه همکاری با برندهای متناقض یا پیام‌های متضاد داشته باشد، الگوریتم‌های AI می‌توانند این ناهمخوانی‌ها را شناسایی کرده و از همکاری پرریسک جلوگیری کنند.

ب) پایش بلادرنگ واکنش کاربران

ابزارهای تحلیل احساسات (Sentiment Analysis) مبتنی بر NLP، می‌توانند در لحظه احساسات کاربران نسبت به پست‌ها را استخراج کرده و روند تغییرات اعتبار اینفلوئنسر را رصد کنند. اگر اعتبار در حال افت باشد، برند می‌تواند به سرعت واکنش نشان دهد، کمپین را متوقف یا مسیر را اصلاح کند.

پ) تولید پیام معتبر با لحن اصیل

AI حتی می‌تواند لحن خاص هر اینفلوئنسر را مدل‌سازی کرده و به او کمک کند تا پیام برند را به شیوه‌ای بیان کند که با سبک گفتاری خودش سازگار باشد، نه تحمیلی و غیرواقعی. این هماهنگی باعث می‌شود مخاطب، پیام را «طبیعی» و «قابل‌اعتماد» تلقی کند.

۳. تأثیر ترکیبی جذابیت و اعتبار بر تعامل با برند

هم جذابیت و هم اعتبار، به‌صورت مجزا بر رفتار مخاطب اثر دارند، اما قدرت واقعی در زمانی است که این دو عنصر با هم ترکیب شوند. هوش مصنوعی دقیقاً در این نقطه، نقش یک هم‌ساز (Orchestrator) را ایفا می‌کند: محتوایی خلق می‌شود که هم از نظر عاطفی گیرنده است، هم از نظر شناختی قابل‌اعتماد.

برای نمونه، فرض کنید یک اینفلوئنسر با همکاری یک برند نوشیدنی طبیعی، پستی منتشر می‌کند که به سبک زندگی سالم می‌پردازد. اگر این محتوا:

  • با داستانی واقعی و شخصی روایت شود (جذابیت عاطفی)

  • از نظر بصری حرفه‌ای و مطابق با سلیقه مخاطب طراحی شده باشد (جذابیت بصری)

  • به گونه‌ای بیان شود که با سبک گفتاری خود اینفلوئنسر هماهنگ باشد (اعتبار لحن)

  • و مخاطب بداند که این فرد واقعاً از این محصول استفاده کرده و سابقه تبلیغ محصولات ناسالم را ندارد (اعتبار رفتاری)

آنگاه مخاطب نه‌تنها علاقه‌مند می‌شود، بلکه انگیزه تعامل پیدا می‌کند: شاید پست را ذخیره کند، کامنت بگذارد، یا حتی مستقیماً به سایت برند مراجعه و محصول را خریداری کند.

چرا بازاریابی تأثیرگذار دیگر بدون هوش مصنوعی کافی نیست؟

در سال‌های اخیر، پلتفرم‌هایی مانند TikTok، Instagram و YouTube نه‌تنها شکل مصرف محتوا را دگرگون کرده‌اند، بلکه باعث شکل‌گیری نسل جدیدی از رفتار مصرف‌کننده شده‌اند. امروزه کاربران انتظار دارند که هر محتوایی که با آن مواجه می‌شوند، دقیقاً مطابق علایق، نیازها و حتی حالات روحی لحظه‌ای‌شان باشد. به‌عبارتی، تجربه دیجیتال باید شخصی، معنادار و جذاب باشد. این سطح از شخصی‌سازی بدون کمک هوش مصنوعی تقریباً ناممکن است.

الگوریتم‌های یادگیری ماشینی می‌توانند رفتار کاربران را در مقیاسی عظیم تحلیل کنند: چه پست‌هایی را بیشتر لایک می‌کنند؟ در چه ساعاتی بیشتر درگیر محتوا می‌شوند؟ چه موضوعاتی را دنبال می‌کنند؟ حتی از روی سرعت اسکرول یا زمان توقف روی یک پست، می‌توان علایق پنهان کاربر را استخراج کرد. برندهایی که به چنین داده‌هایی دسترسی دارند و توان تحلیل آن را دارند، قادر خواهند بود محتوایی تولید کنند که نه فقط دیده شود، بلکه احساس شود.

در همین راستا، بسیاری از برندهای پیشرو، استفاده از AI را به‌صورت جدی در فرایندهای بازاریابی تأثیرگذار خود وارد کرده‌اند. این فناوری به آن‌ها کمک می‌کند تا:

  • اینفلوئنسر مناسب را انتخاب کنند نه صرفاً بر اساس تعداد دنبال‌کننده، بلکه با سنجش میزان تعامل واقعی، هم‌راستایی ارزشی با برند، و سبک گفتاری.

  • زمان مناسب برای انتشار محتوا را پیش‌بینی کنند بر اساس تحلیل زمانی رفتار مخاطب.

  • محتوا را شخصی‌سازی کنند برای مثال، یک پست ممکن است در دو نسخه برای دو گروه مختلف از مخاطبان، با تفاوت در هشتگ‌ها، سبک نگارش یا حتی تصاویر منتشر شود.

  • میزان اثربخشی کمپین را ارزیابی کنند به کمک تحلیل احساسات، نرخ تبدیل، بازخوردهای متنی و شاخص‌های تعامل.

جذابیت محتوا؛ پلی میان هوش مصنوعی و احساس مخاطب

شاید مهم‌ترین تأثیر هوش مصنوعی در بازاریابی تأثیرگذار را بتوان در خلق «محتوای جذاب» مشاهده کرد. بسیاری از افراد تصور می‌کنند که جذابیت یک پست صرفاً به زیبایی عکس یا کیفیت ویدیو بستگی دارد، اما در واقعیت، جذابیت مفهومی چندبُعدی و روان‌شناختی است که از عناصر متعددی تشکیل می‌شود:

  1. تناسب موضوع با علایق مخاطب (Personal Relevance)

  2. حجم بهینه اطلاعات و وضوح پیام (Cognitive Load)

  3. لحاظ شدن الگوهای فرهنگی، زبانی و اجتماعی

  4. احساسات‌برانگیز بودن (Emotional Resonance)

  5. ساختار روایی منسجم (Storytelling Coherence)

همه این ابعاد، به‌واسطه فناوری هوش مصنوعی، قابلیت تحلیل و بهینه‌سازی دارند. برای مثال، یک الگوریتم NLP می‌تواند لحن گفتار اینفلوئنسر را تحلیل کرده و بازخورد احساسی مخاطبان را ارزیابی کند. یا سیستم‌های مولد تصویر مبتنی بر مدل‌های دیفیوژن می‌توانند تصاویر بصری با بالاترین جذابیت را تولید کنند.

اعتبار ادراک‌شده؛ ستون اعتمادسازی در عصر بی‌اعتمادی

در دوره‌ای که کاربران به تبلیغات رسمی برندها کمتر اعتماد می‌کنند، اینفلوئنسرها نقش پل ارتباطی میان برند و مخاطب را بازی می‌کنند. اما اگر اینفلوئنسر از دید مخاطب «فروخته‌شده»، «ساختگی» یا «ناهمخوان با ارزش‌های برند» تلقی شود، نه‌تنها پیام برند بی‌اثر خواهد شد، بلکه حتی واکنش منفی کاربران را در پی خواهد داشت.

اعتبار ادراک‌شده (Perceived Credibility) ترکیبی از سه عامل کلیدی است:

  • تخصص: آیا اینفلوئنسر در موضوع مورد نظر دانا و باتجربه است؟

  • صداقت: آیا حرف او واقعی و بدون اغراق است؟

  • اعتماد اجتماعی: آیا دیگران هم به او اعتماد دارند؟

AI می‌تواند این شاخص‌ها را با دقت بی‌سابقه‌ای ارزیابی کند. برای مثال، اگر یک اینفلوئنسر پیش‌تر محصولاتی مشابه از رقبای برند را تبلیغ کرده باشد، سیستم‌های هوشمند این تضاد را شناسایی می‌کنند. یا می‌توان با تحلیل لحن کامنت‌های مخاطبان، میزان اعتماد آن‌ها به اینفلوئنسر را سنجید. حتی تکنیک‌های تشخیص جعل (Deepfake Detection) برای جلوگیری از سوءاستفاده از چهره‌های جعلی در بازاریابی، در حال گسترش هستند.

تعامل با برند؛ هدف نهایی، نه نقطه آغاز

تمام مسیر گفته‌شده – از تحلیل داده‌های رفتاری، تولید محتوای شخصی‌سازی‌شده، انتخاب اینفلوئنسر معتبر، و خلق روایت جذاب – نهایتاً به هدفی ختم می‌شود: افزایش تمایل به تعامل با برند. این تعامل ممکن است در قالب:

  • بازدید از صفحه محصول

  • شرکت در نظرسنجی

  • ثبت‌نام در کمپین

  • خرید یا توصیه محصول

  • اشتراک‌گذاری محتوا

بروز کند. نکته‌ی مهم آن است که در اکوسیستم دیجیتال، هر شکل از تعامل، خود آغازگر موجی از تأثیرگذاری‌های بعدی است. برای مثال، لایک کردن یک پست می‌تواند باعث نمایش آن به سایر دوستان کاربر شود؛ یک کامنت می‌تواند به گفت‌وگو تبدیل شود؛ و یک خرید می‌تواند به توصیه در گروه‌های خانوادگی بینجامد. هوش مصنوعی، با ردیابی دقیق این مسیرها، قادر است بازدهی واقعی کمپین‌های بازاریابی را سنجیده و در زمان واقعی، آن‌ها را اصلاح کند.

سخن پایانی؛ به‌سوی بازاریابی مشارکتی انسان و ماشین

امروز دیگر صحبت از جانشینی ماشین به جای انسان در حوزه بازاریابی، موضوعیتی ندارد. آنچه در عمل در حال وقوع است، هم‌افزایی انسان خلاق و ماشین تحلیل‌گر است. اینفلوئنسرها همچنان چهره‌ی انسانی برند باقی می‌مانند؛ اما عملکردشان، به‌واسطه قدرت داده و تحلیل، چندین برابر هوشمندانه‌تر، مؤثرتر و اثربخش‌تر خواهد بود.

در بازاریابی تأثیرگذار مبتنی بر هوش مصنوعی، نه تنها مخاطب هدفمندتر مورد خطاب قرار می‌گیرد، بلکه محتوایی جذاب‌تر دریافت می‌کند، به منبع پیام بیشتر اعتماد می‌کند و در نهایت، آمادگی بیشتری برای تعامل واقعی با برند خواهد داشت. و این یعنی تعاملاتی که فقط سطحی نیستند، بلکه ریشه در شناخت، احساس و اعتماد دارند.

در دورانی که فضای دیجیتال از تبلیغات پر شده، برندهایی موفق خواهند بود که نه فقط دیده شوند، بلکه احساس شوند، فهمیده شوند، و به آن‌ها اعتماد شود. و این مسیر، از دل هوش مصنوعی متعهد به انسان‌محوری می‌گذرد.

هوش مصنوعی Artificial Intelligence ) Ai)، یکی از مهم ترین فناوری های قرن حاضر، توانسته است در چند دهه اخیر زندگی انسانها را به شکل بی سابقه ای متحول کند. در عصر حاضر، هوش مصنوعی به عنوان یکی از مهم ترین دستاوردهای علمی بشر، تأثیر چشمگیری برتمام عرصه های زندگی ما داشته است. فناوری ای که زمانی تنها در داستانها و فیلمهای علمی تخیلی تصور می شد، امروز به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده و توانسته است از حوزه های پیشرفته صنعتی تا فعالیت های روزانه مانند استفاده از تلفن همراه یا مسیریابی ساده را تحت تأثیر خود قرار دهد. این پیشرفت شگفت آور و سریع هوش مصنوعی، پرسش های مهمی را در زمینه تعامل انسان با فناوری، فرصتها، چالشها و حتی آینده تمدن بشری به وجود آورده است.
هوش مصنوعی به معنای دقیق، توانایی ماشین ها و سیستم های کامپیوتری برای انجام وظایفی است که تا پیش از این تصور میشد تنها انسان قادر به انجام آ نها باشد. این فناوری می تواند یاد بگیرد، تصمیم گیری کند، استدلال نماید و حتی در برخی موارد خلاقیت به خرج دهد. از اوایل دهه ۱۹۵۰ که مفهوم هوش مصنوعی برای نخستین بار مطرح شد، این فناوری فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته و با تحولات عمیق در حوزه هایی مانند پردازش داده ها، یادگیری ماشین و قدرت محاسباتی،
به جایگاه برجسته ای در علوم و فناوری امروز دست یافته است.

هوش مصنوعی مولد (Generative AI) به‌عنوان یکی از پیشرفت‌های نوین و تأثیرگذار در حوزه فناوری‌های هوشمند، در سال‌های اخیر به سرعت جایگاه ویژه‌ای در عرصه‌های مختلف علمی، صنعتی و اجتماعی یافته است. این فناوری با توانمندی خلق محتوای نو و اصیل در قالب‌های گوناگون مانند متن، تصویر، صدا و ویدئو، مرزهای خلاقیت انسان را بازتعریف کرده و فرصت‌های جدیدی برای تولید دانش و هنر به وجود آورده است. در دنیایی که حجم داده‌ها روزبه‌روز افزایش می‌یابد و نیاز به تحلیل و تولید محتوا با سرعت و دقت بالا محسوس است، هوش مصنوعی مولد به عنوان یک ابزار تحول‌آفرین شناخته می‌شود.
در این یادداشت، ابتدا مبانی فنی و ساختاری هوش مصنوعی مولد مورد بررسی قرار می‌گیرد، سپس کاربردهای متنوع و گسترده آن در حوزه‌های مختلف توضیح داده می‌شود. چالش‌های اخلاقی، حقوقی و اجتماعی پیش‌رو نیز به تفصیل مورد بحث قرار خواهند گرفت و در نهایت چشم‌اندازهای آینده و توصیه‌های راهبردی برای استفاده بهینه و مسئولانه از این فناوری ارائه می‌شود.
هوش مصنوعی مولد به سامانه‌هایی گفته می‌شود که توانایی تولید محتوای نو، خلاقانه و بدیع را دارند. این تولیدات بر اساس الگوریتم‌هایی شکل می‌گیرند که از داده‌های گسترده آموزش می‌بینند و قادرند الگوها و ساختارهای پیچیده را شناسایی و بازتولید کنند. بر خلاف هوش مصنوعی تحلیلگر که به تحلیل داده‌های موجود می‌پردازد، مدل‌های مولد از طریق یادگیری عمیق، به خلق داده‌های جدید می‌پردازند.
یکی از پیشرفت‌های مهم در این حوزه، توسعه معماری ترنسفورمر (Transformer) است که توسط محققان گوگل در سال ۲۰۱۷ معرفی شد. این معماری توانسته است پردازش زبان طبیعی را متحول سازد و مدل‌های زبانی بزرگ (Large Language Models یا LLMs) مانند GPT (Generative Pre-trained Transformer) را ممکن کند. این مدل‌ها با میلیون‌ها پارامتر یاد می‌گیرند تا متونی منسجم، مرتبط و خلاقانه تولید کنند که گاهی حتی از نوشته‌های انسانی تشخیص داده نمی‌شوند.
علاوه بر مدل‌های زبانی، شبکه‌های مولد تخاصمی (GANs) نیز در تولید تصاویر و محتوای چندرسانه‌ای نقشی کلیدی دارند. GANها با ساخت دو شبکه عصبی که در تقابل با یکدیگر قرار دارند، تصاویر و محتوایی خلق می‌کنند که کیفیت و اصالت آن‌ها به حدی است که حتی برای انسان‌ها نیز تشخیص آن دشوار می‌شود. این فناوری در هنر دیجیتال، طراحی صنعتی، تولید فیلم و بازی‌های رایانه‌ای کاربرد فراوان دارد. همچنین، مدل‌های مولد چندوجهی (Multimodal Models) که توانایی پردازش و تولید همزمان داده‌های متنی، تصویری، صوتی و ویدئویی را دارند، افق‌های تازه‌ای در خلق تجربه‌های تعاملی و همه‌جانبه فراهم کرده‌اند. هوش مصنوعی مولد طیف گسترده‌ای از کاربردهای عملی در حوزه‌های مختلف را دربر می‌گیرد که نه‌تنها صنایع فناوری اطلاعات و رسانه، بلکه حوزه‌های آموزش، سلامت، اقتصاد و هنر را نیز به طور بنیادین متحول کرده است. یکی از بارزترین حوزه‌های کاربردی این فناوری، تولید محتوا است. در زمینه تولید متن، مدل‌های زبانی بزرگ قادرند با درک زمینه و ساختار زبان، متونی منسجم، روان و متنوع تولید کنند که در تولید مقالات، گزارش‌ها، داستان‌ها و حتی کدهای برنامه‌نویسی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این قابلیت به ویژه در رسانه‌های خبری، تولید محتوا برای وب‌سایت‌ها و سیستم‌های پشتیبانی مشتری، تحولات چشمگیری ایجاد کرده است. به عنوان مثال، ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند ChatGPT و دیگر مدل‌های مشابه، توانسته‌اند حجم قابل توجهی از بار تولید محتوای نوشتاری را کاهش دهند و در عین حال کیفیت و تنوع آن را حفظ کنند.
در حوزه تولید تصویر و هنر دیجیتال، هوش مصنوعی مولد با استفاده از شبکه‌های GAN و مدل‌های ترنسفورمر تصویری، امکان خلق تصاویر و طراحی‌های نوآورانه را فراهم ساخته است. این فناوری در طراحی صنعتی، مد، انیمیشن، بازی‌های ویدئویی و حتی تولید محتوای تبلیغاتی کاربرد دارد. قابلیت تولید تصاویر و ویدئوهای با کیفیت بالا به صورت خودکار، موجب شده است که خلاقیت هنرمندان و طراحان با سرعت و دامنه بیشتری ارتقا یابد.
هوش مصنوعی مولد همچنین در آموزش و یادگیری تطبیقی نقش مهمی ایفا می‌کند. این فناوری قادر است متون آموزشی، آزمون‌ها و تمرینات را با توجه به سطح و نیاز یادگیرنده تولید و سفارشی‌سازی کند، به گونه‌ای که یادگیری مؤثرتر و جذاب‌تر شود. علاوه بر این، در تولید محتوای چندرسانه‌ای آموزشی، ساخت ویدئوهای تعاملی و شبیه‌سازی‌های آموزشی، هوش مصنوعی مولد به تسریع فرایند آموزش کمک کرده است.
حوزه سلامت دیجیتال یکی دیگر از عرصه‌های کاربردی حیاتی است. هوش مصنوعی مولد در تشخیص بیماری‌ها، طراحی داروهای جدید، تولید داده‌های شبیه‌سازی شده برای آموزش پزشکان و تحلیل تصاویر پزشکی استفاده می‌شود. به کمک این فناوری، پزشکان قادرند تشخیص‌های دقیق‌تر و درمان‌های شخصی‌سازی شده‌تری ارائه دهند و فرآیند پژوهش‌های پزشکی سرعت بیشتری بیابد.
در اقتصاد و بازاریابی دیجیتال، هوش مصنوعی مولد با تولید محتوای هدفمند، تحلیل رفتار مصرف‌کننده و پیش‌بینی روندهای بازار، به بهبود استراتژی‌های کسب‌وکار کمک می‌کند. تبلیغات هوشمند، توصیه‌گرهای محصول و خدمات شخصی‌سازی شده از جمله کاربردهای این فناوری در این حوزه هستند.
در نهایت، هوش مصنوعی مولد در خلق آثار هنری و تجربه‌های فرهنگی جدید نیز تاثیرگذار بوده است. خلق موسیقی، داستان‌های تعاملی، هنرهای تجسمی و نمایش‌های تعاملی مبتنی بر این فناوری، مرزهای خلاقیت انسانی را گسترش داده است.
این کاربردهای گسترده، هوش مصنوعی مولد را به یکی از ارکان کلیدی فناوری‌های نوین تبدیل کرده است که تأثیرات آن در آینده نزدیک، بیش از پیش ملموس خواهد بود.
هوش مصنوعی مولد، با وجود قابلیت‌ها و دستاوردهای بی‌نظیرش، با مجموعه‌ای از چالش‌های اخلاقی و حقوقی پیچیده مواجه است که توجه جدی پژوهشگران، سیاست‌گذاران و کاربران را می‌طلبد. این چالش‌ها هم به جهت حفظ حقوق فردی و اجتماعی و هم برای تضمین استفاده مسئولانه و پایدار از فناوری حیاتی هستند.
یکی از مهم‌ترین مسائل، مسأله مالکیت فکری و حقوق مؤلف است. هنگامی که یک سیستم هوش مصنوعی مولد محتوایی تولید می‌کند، سوال کلیدی این است که مالکیت معنوی این اثر متعلق به چه کسی است؟ آیا توسعه‌دهندگان مدل‌ها، کاربران نهایی یا خود هوش مصنوعی دارای حقوقی در این زمینه هستند؟ این پرسش به ویژه در مواردی که محتوای تولید شده بر پایه داده‌های آموزش دیده شده از آثار موجود باشد، پیچیده‌تر می‌شود. نقض احتمالی حقوق مالکیت فکری، موجب نگرانی‌های حقوقی و اقتصادی برای صاحبان آثار اصلی می‌شود و نیازمند تدوین قوانین و چارچوب‌های شفاف است.
مسأله دیگر خطرات تولید اطلاعات نادرست، اخبار جعلی و تصاویر دستکاری شده یا Deepfake است. هوش مصنوعی مولد می‌تواند محتوایی بسیار واقعی و قانع‌کننده تولید کند که برای اهداف فریب‌دهنده، تبلیغات منفی یا دستکاری افکار عمومی استفاده شود. این موضوع تهدیدی جدی برای امنیت اطلاعات، اعتماد عمومی و سلامت فضای رسانه‌ای محسوب می‌شود و مقابله با آن مستلزم توسعه فناوری‌های مقابله‌ای، آموزش عمومی و سیاست‌گذاری دقیق است.
سوگیری‌های الگوریتمی و تبعیض‌های ناپیدا از دیگر چالش‌های مهم هستند. مدل‌های هوش مصنوعی مولد بر اساس داده‌هایی آموزش می‌بینند که ممکن است حاوی تعصبات اجتماعی، فرهنگی یا جنسیتی باشند. در نتیجه، محتوای تولید شده می‌تواند بازتاب‌دهنده یا حتی تقویت‌کننده این سوگیری‌ها باشد که تبعات منفی برای عدالت اجتماعی و برابری حقوقی دارد.
پیامدهای اشتغال و تحولات بازار کار نیز ابعاد مهمی از چالش‌های هوش مصنوعی مولد هستند. با اتوماسیون گسترده وظایف خلاقانه و تولید محتوا توسط هوش مصنوعی، احتمال کاهش فرصت‌های شغلی در برخی بخش‌ها وجود دارد. در عین حال، این فناوری می‌تواند مشاغل جدید و حوزه‌های تخصصی نوینی ایجاد کند که نیازمند مهارت‌های متفاوت است. مدیریت این گذار نیازمند برنامه‌ریزی‌های آموزشی و سیاست‌های حمایتی است.
در نهایت، مسأله حفظ حریم خصوصی و امنیت داده‌ها در فرایند آموزش و تولید محتوای هوش مصنوعی مولد از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از داده‌های شخصی و حساس بدون رضایت، می‌تواند منجر به نقض حقوق فردی شود و اعتماد به فناوری را کاهش دهد.

به طور کلی، مواجهه با این چالش‌ها مستلزم همکاری میان‌رشته‌ای، تدوین چارچوب‌های حقوقی و اخلاقی جامع و توسعه فناوری‌های همراه با شفافیت و مسئولیت‌پذیری است تا هوش مصنوعی مولد به عنوان ابزاری سازنده و نه مخرب، در خدمت جامعه قرار گیرد.
هوش مصنوعی مولد نه‌تنها فناوری‌ای فنی و اقتصادی است بلکه تأثیرات عمیق اجتماعی و فرهنگی نیز بر جوامع بشری دارد که باید با دقت و آگاهی مورد بررسی قرار گیرد. این فناوری در حال بازتعریف شیوه‌های ارتباط، تولید دانش و تجربه‌های انسانی است و می‌تواند ساختارهای فرهنگی و اجتماعی را به شکل‌های گوناگون تحت تأثیر قرار دهد.
یکی از اثرات اجتماعی مهم هوش مصنوعی مولد، تغییر در نحوه تعامل انسان‌ها با فناوری و اطلاعات است. با افزایش دسترسی به محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی، افراد به منابع اطلاعاتی متنوع‌تر و گسترده‌تری دست پیدا می‌کنند که این امر می‌تواند به افزایش دانش و آگاهی عمومی کمک کند. با این حال، این موضوع همراه با چالش‌هایی مانند افزایش حجم اطلاعات نادرست یا متناقض نیز هست که می‌تواند موجب سردرگمی و کاهش اعتماد عمومی شود.
از منظر فرهنگی، هوش مصنوعی مولد این پتانسیل را دارد که تنوع فرهنگی را گسترش دهد یا بالعکس، موجب همگونی فرهنگی شود. تولید محتوا به زبان‌ها و سبک‌های مختلف می‌تواند به حفظ و ترویج زبان‌ها و فرهنگ‌های کمتر شناخته شده کمک کند. در مقابل، تمرکز فناوری‌های هوش مصنوعی بر زبان‌ها و فرهنگ‌های غالب ممکن است باعث کم‌رنگ شدن فرهنگ‌های محلی و کاهش تنوع فرهنگی شود.
فرصت‌هایی که هوش مصنوعی مولد در خلق آثار هنری و فرهنگی فراهم می‌آورد نیز قابل توجه است. این فناوری به هنرمندان و خالقان محتوا امکان می‌دهد تا ایده‌های نوآورانه را با سرعت و دقت بیشتری به اجرا درآورند و تجربه‌های تازه‌ای برای مخاطبان خلق کنند. در عین حال، این تغییرات می‌تواند موجب دگرگونی در مفهوم خلاقیت و نقش انسان در فرآیندهای هنری شود.
هوش مصنوعی مولد همچنین می‌تواند در کاهش فاصله‌های اجتماعی و ایجاد فرصت‌های برابر در دسترسی به آموزش، اطلاعات و خدمات فرهنگی نقش مؤثری ایفا کند. با تولید محتوای سفارشی و شخصی‌سازی شده، این فناوری می‌تواند نیازهای مختلف گروه‌های مختلف اجتماعی را بهتر پاسخ دهد.
با این وجود، خطرات مربوط به حذف یا کاهش نقش انسانی در تولید محتوا و خلاقیت، نگرانی‌هایی را درباره آینده فرهنگ و هنر ایجاد کرده است. حفظ هویت انسانی و ارزش‌های فرهنگی در مواجهه با فناوری‌های خودکار از چالش‌های اساسی پیش رو است.
بنابراین، بررسی و مدیریت تأثیرات اجتماعی و فرهنگی هوش مصنوعی مولد نیازمند رویکردی چندجانبه و مشارکت گسترده جامعه علمی، فرهنگی و سیاست‌گذاران است تا این فناوری بتواند به شکلی متوازن و مثبت در خدمت بشریت قرار گیرد.
هوش مصنوعی مولد، به‌رغم تمامی پیشرفت‌ها و فرصت‌هایی که فراهم کرده است، آینده‌ای روشن و در عین حال پیچیده را پیش روی ما قرار می‌دهد که نیازمند رویکردهای راهبردی، علمی و مسئولانه برای بهره‌برداری بهینه و پایدار از آن است. چشم‌اندازهای پیش رو هم در حوزه فناوری و هم در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قابل تامل هستند.
در بعد فناوری، انتظار می‌رود هوش مصنوعی مولد با بهبود مدل‌ها و الگوریتم‌های یادگیری عمیق، دقت، خلاقیت و توانایی تولید محتوای پیچیده‌تر را افزایش دهد. همچنین، توسعه مدل‌های چندرسانه‌ای که بتوانند متن، تصویر، صدا و ویدئو را به طور همزمان تولید و تلفیق کنند، افق‌های تازه‌ای برای کاربردهای هوش مصنوعی مولد باز خواهد کرد. این پیشرفت‌ها می‌توانند زمینه‌ساز تحولات عمیق در صنایع مختلف مانند آموزش، سلامت، رسانه، هنر و سرگرمی شوند.
از منظر اقتصادی، هوش مصنوعی مولد می‌تواند به عنوان محرکی برای نوآوری و افزایش بهره‌وری در کسب‌وکارها عمل کند، اما مدیریت تأثیرات آن بر بازار کار و اشتغال نیازمند سیاست‌گذاری‌های دقیق است. آموزش و توسعه مهارت‌های جدید در نیروی کار برای سازگاری با فناوری‌های نوین، از جمله ضرورت‌های اساسی است.

در حوزه اجتماعی و فرهنگی، ایجاد تعادل میان بهره‌گیری از مزایای هوش مصنوعی مولد و حفظ ارزش‌های انسانی، تنوع فرهنگی و عدالت اجتماعی، چالشی مهم خواهد بود. تدوین چارچوب‌های اخلاقی و قانونی شفاف و جهانی، همراه با آگاهی‌بخشی و آموزش عمومی، کلید موفقیت در این مسیر است.
همچنین، تأکید بر شفافیت الگوریتمی، پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در طراحی و به‌کارگیری هوش مصنوعی مولد، به منظور جلوگیری از سوءاستفاده‌ها و تضمین استفاده انسانی و اخلاقی از فناوری، ضروری است.
در نهایت، همکاری بین‌رشته‌ای میان پژوهشگران، توسعه‌دهندگان فناوری، سیاست‌گذاران، جامعه مدنی و کاربران، نقش محوری در شکل‌دهی به آینده‌ای دارد که در آن هوش مصنوعی مولد به ابزاری قدرتمند برای پیشرفت و بهبود کیفیت زندگی تبدیل شود.
با اتخاذ چنین رویکردی، می‌توان امیدوار بود که هوش مصنوعی مولد نه تنها به گسترش مرزهای دانش و خلاقیت کمک کند، بلکه به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی نیز یاری رساند و نقشی مثبت و سازنده در آینده جوامع انسانی ایفا نماید.

This article is part six of an ongoing series – AI Power Plays – that explores the fiercely competitive AI landscape, where tech giants and startups battle for dominance while navigating the delicate balance of competition and collaboration. In this final article, we focus on the ongoing ‘dominant design’ battle among Language Models (LMs) such as ChatGPT, Gemini, and DeepSeek and consider three scenarios how AI LMs might evolve.

The AI LM Inflection Point

AI LMs are approaching an inflection point. Rapid advances in model architecture (DeepSeek’s V3 and R1), computing power (NVIDIA’s Project DIGITS democratising access to AI infrastructure), and autonomous agency (OpenAI’s Deep Research enabling AI to autonomously explore and analyse web information) have propelled AI to the forefront of business agendas, national policies, and everyday life. But the path forward is anything but settled.

The recent breakthroughs in AI LMs reflect fundamental design choices about how AI LMs are built and deployed. We predict that over time, different ‘dominant designs’ of AI LMs will emerge, based on fundamental design choices and the use cases where LMs are applied. Understanding these parameters is crucial for grasping future scenarios for AI LMs.

Design Choices Shaping AI LM Futures

Large vs Small LMs. The relationship between model size and capability is undergoing a fundamental transformation. What began as a simple correlation – “bigger is better” – has evolved into a more nuanced interplay of architecture, efficiency, and specialised expertise. This dichotomy is reflected in many of the design parameters we highlight below.

Scale and Training Cost. Related to size, the general trend for LMs has been towards large models that contain tens of billions of parameters and are trained with vast datasets. This suggests a massive upfront investment in model training and hardware infrastructure and implies a future dominated by tech giants and government-backed corporations. However, technological breakthroughs such as those heralded by DeepSeek may upend this trend and open the door for resourceful startups, academic institutions, open-source communities to enter the market with smaller and specialised LMs. Access to high-quality data for model training may become a key differentiator for LMs.

Operating Costs are shaped by the efficiency of AI hardware and the complexity of user queries. Use cases dominated by simple queries do not require heavy processing, whereas agentic LMs with deep reasoning abilities will be more costly to operate. This has implications for the cost of adding new users and applicable revenue models. We see different use cases emerging, addressed by differently designed LMs that are operated by different players.

Proprietary vs Open LMs. Currently, the LM landscape features a mix of proprietary (e.g., OpenAI’s GPT and o series, Google’s Gemini, Anthropic’s Claude) and more open LMs (e.g., Meta’s LLaMA, NVIDIA’s NVLM, Mistral’s Pixtral, DeepSeek’s R1) made available through Hugging Face. The two approaches represent radically different approaches to the LM business. Whereas proprietary LMs tend to be large and premium ones, models with less restrictive licenses have been adopted by many players and applied to a wide range of use cases. Often the same players offer both proprietary and more open LMs (e.g., Google’s Gemini and BART LMs).

Through model distillation or quantisation techniques, the capabilities of Models can be preserved while reducing resource requirements.

Model architecture and training process: brute force vs efficiency: The Mixture-of-Experts (MoE) architecture exemplifies the evolution from brute force to efficiency. Consider DeepSeek R1: while housing 671 Billion parameters (B), it activates only about 37B for any specific task, while matching the performance of larger models. The future lies not in sheer size, but in the intelligent orchestration of specialised experts. The trend toward efficiency extends beyond architecture to the training process. Low-Rank Adaptation (LoRA allows models to adapt to new domains without significant computational overhead). Through model distillation or quantisation techniques, the capabilities of Models can be preserved while reducing resource requirements.

Regulation. The regulation of AI LMs ranges from tightly controlled regimes that prioritise national security and sovereignty to more open, market-driven regimes that foster rapid innovation and global collaboration. The regulatory dimension shapes strategic dependencies, military applications, government investment, technological and data sovereignty, cultural norms, and trade policies.

The extent of AI regulation directly influences whether a single dominant design will emerge or whether multiple regional standards will coexist. Tightly regulated AI LM environments promote fragmentation, sovereignty-driven divergence, and government-imposed standards, reducing the likelihood of a globally unified design. Flexible regulations foster convergence, enabling a few powerful firms or open-source communities to establish dominant designs through competitive selection.

In the long term, AI LM regulation will determine whether AI LMs follow the trajectory of global technological convergence (as seen in internet protocols and semiconductors) or regional divergence (as seen in telecom standards and cybersecurity models). Beyond technical aspects, the future of AI LM dominant designs will also be shaped by the balance between regulatory intervention, geopolitical constraints, and market forces.

Deployment Architectures shape how AI systems operate and interact with users. This includes both physical architecture (where processing happens) and logical architecture (how systems are controlled and moderated).

For physical architecture, the choice largely depends on computing requirements. Large models typically demand cloud deployment in centralised data centres, creating provider dependencies but simplifying deployment. Edge computing runs smaller models on local devices, offering autonomy but facing computational limits. Apple Intelligence demonstrates an emerging hybrid approach: specialised models handle simple tasks locally while routing complex operations to the cloud, suggesting future systems may emphasise intelligent resource distribution over centralisation.

The logical architecture determines how model capabilities are accessed and controlled. Model providers (e.g., OpenAI, DeepSeek) enforce strict moderation through safety classifiers. Cloud platforms (e.g., Microsoft Azure, Amazon Bedrock, Nebius) offer flexible controls over model behaviour within platform guidelines. Self-managed deployments through rented compute or local installations provide complete control over model boundaries – crucial for enterprises handling sensitive data or requiring specialised behaviours. These deployment choices shape market dynamics and innovation patterns. While integrated cloud solutions attract enterprises seeking reliability, self-managed deployments appeal to those prioritising autonomy. Regional deployments using hybrid infrastructures serve specific market and regulatory needs.

From Design Choices to scenarios

These parameters interact and influence each other, creating the conditions for different possible futures. Based on how these deployment patterns interact with fundamental design parameters—scale of investment, proprietary versus open approaches, and regulatory frameworks—we see three scenarios emerging: (1) Corporate-Led Standardisation(2) Decentralised Innovation, and (3) Geopolitical Fragmentation. Each scenario arises from specific dynamics—such as the amount of up-front investment required, control dynamics, technology maturity, implementation patterns and operational costs—and provides insight into how AI might evolve over the next decade. By understanding these scenarios, business leaders, policymakers, and technologists can better prepare for whichever future becomes dominant.

Scenario 1: Corporate-Led Standardisation

Dominant design choices at play:

  • Upfront Investment: Large
  • Deployment Architecture: Cloud
  • Proprietary vs open: mainly proprietary
  • Operational Costs: High

In this scenario, well-funded technology giants who control or partner with cloud platforms—think Google, Microsoft, OpenAI, and a few others—take the lead in building and maintaining AI technologies. Because the up-front costs are immense, only these behemoths can afford to invest.

These dominant firms would offer AI capabilities via cloud platforms (subscription and API access). Businesses, governments, and individuals gain access to state-of-the-art (SOTA) models but remain heavily dependent on corporate providers, such as Microsoft’s Azure, Amazon’s Bedrock, and various providers available on Hugging Face and OpenRouter. These providers enforce strict validation and safety controls through their official deployments, maintaining tight governance over how their models are used.

As running inference of large AI models eats up large amounts of computing power, a few players who can manage these costs will set the price for accessing AI technologies. Smaller organisations may be priced out, limiting competition and reinforcing a cycle where AI remains an elite tool controlled by a few firms.

An emblematic use case: Industry and Enterprise-specific AI Copilots where large corporations in finance, healthcare, and legal industries rely on AI copilots for tasks like financial analysis or healthcare diagnostics. These systems would be standardised, secure, and integrated with existing enterprise software.

In essence, Scenario 1 paints a world where scale and control of computing power win the day. While it delivers highly efficient, well-tested AI solutions, it risks locking businesses into proprietary ecosystems that limit choice, hamper competition, and concentrate profits and power at the top. The true moat in this scenario isn’t just money – it is the integration of specialised hardware, vast data centres, and proprietary training methods. Like oil refineries of the digital age, these AI factories require both enormous capital and deep technical expertise to operate efficiently.

Scenario 2: Decentralised Innovation

Dominant design choices at play:

  • Upfront Investment: Small
  • Deployment Architecture: Edge
  • Proprietary vs open: mainly open
  • Operational Costs: Low
Using clever training approaches rather than brute force computing power, smaller teams proved they could match tech giants’ capabilities.

In this scenario, AI development is driven by vibrant open-source communities and a diverse range of stakeholders rather than a handful of dominant tech companies. Consider how recent breakthroughs by DeepSeek challenged conventional wisdom: using clever training approaches rather than brute force computing power, smaller teams proved they could match tech giants’ capabilities. This suggests a future where innovation comes from unexpected places, as tools and knowledge become more widely accessible by large audiences instead of a few large players.

In this scenario, research collectives, universities, non-profits, startups, open-source linchpins such as Hugging Face, and even some large corporations—such as Meta and Alibaba, which integrate AI into their existing platforms without commercialising AI technologies—collaborate actively. They share new model architectures, training datasets, and software tools through public repositories, fostering transparency and generative innovation by large, distributed developer communities.

With affordable specialised hardware and efficient model training techniques, even small teams can develop and refine AI models (e.g., Mistral and DeepSeek). This accessibility fosters a culture of rapid experimentation, democratising technological and use case innovation.

Open-source projects constantly iterate, pivoting quickly with each new breakthrough. For instance, a new training algorithm discovered by a small research lab can be rapidly adopted worldwide. This fosters a decentralised model of progress—faster, but potentially more chaotic.

Instead of sending data to cloud platforms, most processing takes place on local data centres and installations. This approach reduces reliance on cloud services and can lead to substantial cost savings. Edge-based AI also enhances privacy by keeping sensitive data local, making it particularly valuable in scenarios where confidentiality is key. Users have full control over model behaviour and validation parameters, enabling more flexible and customised deployments, while taking on greater responsibility for safety and governance.

An emblematic use case: Local AI Assistants where individuals run personal AI assistants on their phones and computers (e.g., Apple’s M-series laptops and NVIDIA’s Project DIGITS), without relying on centralised servers. These local AI tools learn from personal data privately, respecting user privacy and control.

On the flip side, Scenario 2 may come with challenges around standardisation. Without a powerful central authority, ensuring consistent security, data governance, and reliability becomes more difficult. Still, this vision highlights an exciting possibility: AI technology that is truly of the people, by the people, and for the people—grassroots, inventive, and broadly accessible.

Scenario 3: Geopolitical Fragmentation

Dominant design choices at play:

  • Upfront Investment: Small
  • Deployment Infrastructure: Mix of Cloud and Edge
  • Proprietary vs open: combination
  • Operational Costs: Medium

Unlike the first two scenarios, which emphasise either corporate dominance or grassroots innovation, Scenario 3 places governments at the centre of AI development where nations develop, adopt and customise models, creating relatively Balkanised regional AI ecosystems to safeguard national interests and technological sovereignty.

Medium-sized and large countries in particular tend to want to avoid overreliance on foreign corporations, especially where it comes to strategic technologies. To preserve a degree of technological sovereignty, countries may promote open-source standards not only in LMs but also in related technologies (e.g., RISC-V for microprocessor architectures, Open Computing Project for data centre hardware). They may promote investment in local cloud infrastructures and fine-tune open models to align with regional priorities. This way, different regions may promote distinct “flavours” of AI that reflect their unique characters. DeepSeek’s R1 model, for instance, demonstrates deep understanding of both classical traditions (Tang Dynasty poetry) and contemporary cultural dynamics (Baidu Tieba and RedNote social networks), while Claude and Grok models excel at parsing complex social dynamics on platforms like Reddit and 4chan (from meme culture to community-specific discourse patterns). This could herald a future where regional AI ecosystems diverge, supporting different languages, ethical frameworks, and security protocols.

An emblematic use: France public authorities have introduced its sovereign LM: Albert and it is progressively expanding within the country’s public administration. The system aims to reduce reliance on foreign technologies and reinforce national control over sensitive data. Today, it assists administrative advisors in responding to citizen inquiries with reliable information. Albert is also embedded within the government’s secure messaging system. Albert serves as an API-based infrastructure, providing computational resources and machine learning algorithms for public institutions developing AI-powered solutions. However, the tax authorities prefer to develop their own LM and to avoid using Albert for sensitive data.

For nations pursuing technological sovereignty, Scenario 3 could provide strategic autonomy and localised innovation. But it also risks deepening divisions between regions, making global cooperation on AI ethics, safety, and research more difficult.

Conclusion: Preparing for the AI Worlds Ahead

We expect that multiple dominant designs will co-exist, each optimised for different use cases and constraints.

The three scenarios are not mutually exclusive. We expect that multiple dominant designs will co-exist, each optimised for different use cases and constraints. The different dominant design parameters are also not mutually exclusive and often interact. It is virtually guaranteed that technological breakthroughs will continue to emerge and upend different scenarios and their technological and use case drivers. The evolution will be iterative, and dominant designs will shift over time. We further expect that open-source communities and commercial providers will co-exist in a dynamic equilibrium: corporations continue to adopt open-source breakthroughs, and open-source projects benefit from corporate-funded infrastructure (e.g., LLaMA and DeepSeek models running on Groq servers in Saudi Arabia or on Nebius servers in Finland).

What do these scenarios mean for business leaders, policymakers, and innovators charting their paths today?

Anticipate Power Shifts. In a corporate-led world, forging strong alliances with tech giants and maintaining sufficient capital reserves for AI solutions will be essential. In a decentralised innovation logic, adaptability, open-source collaborations, and edge-based solutions become key. Meanwhile, in a fragmented globe, the ability to understand and comply with diverse national regulations will become a prerequisite to success.

Balance Innovation with Governance. Whichever direction AI takes, companies must keep one eye on short-term performance gains and the other on long-term ethical and regulatory obligations. Stakeholders need to champion responsible data use, equity, and security, or risk public backlash and legal scrutiny.

Balance AI Investments. Given the unpredictability of breakthroughs and the fluid nature of regulations, spreading resources across multiple strategies—corporate partnerships, open-source initiatives, and strategic national collaborations—helps hedge against sudden disruptions.

No matter which paths AI LMs take, and they will be several, AI’s influence on business, society, and global politics is set to intensify. The key question isn’t just who will own the dominant AI designs—it is how we can guide AI’s development to serve the broadest possible set of human interests. By understanding potential AI LM futures, stakeholders can better position themselves while working toward an AI ecosystem that benefits all society.

In today’s economy, information overload is fast becoming the norm. From sifting through flooded inboxes to endless scrolls on LinkedIn, there’s a continuous stream of new information constantly headed our way. With everything competing for our attention, it’s making it increasingly difficult to focus on what truly matters.

This also has a profound impact on how we ideate and innovate. The rise of AI, especially Generative AI (GenAI) has added to this complexity. With GenAI being the first technology that is now capable of creating and approximating more human-like ideas and combining concepts in novel ways, it is becoming more difficult to discern where human creativity begins and the influence of AI ends.

GenAI, however, is not here to replace human ingenuity or our unique problem-solving abilities. Instead, it prompts a bigger question: How is AI reshaping corporate innovation? What are the opportunities and drawbacks of this technology, and how can organizations position themselves to embrace an AI-driven future?

Seismic Shifts in Corporate Innovation

Innovation has always been a key discipline for organizations to stay relevant in a fast-changing world. While AI has been around for some time, the emergence of large language models (LLMs) like ChatGPT, have sparked concern amongst many businesses, with fears of industry disruption and job losses. While these concerns are partly justified, in the context of corporate innovation, GenAI simply represents another shift in a long history of change.

In the early 20th century, up until the 1980s, corporate innovation was primarily seen as a form of diversification, rather than as a separate strategic priority. Many executives relied on their personal experiences and intuition to drive company-wide innovation efforts. Towards the late 20th century, innovation became more integrated into the overarching business strategy, by companies establishing dedicated teams and departments leading corporate innovation efforts, formalizing the approach.

The 21st century saw a shift from closed innovation to open innovation models, welcoming the input of external parties and assistance through external ideas and technologies. Now, with GenAI, another shift is underway, which if harnessed effectively, can drive businesses to new heights.

AI as a Catalyst for Innovation

The possibilities of AI and GenAI to revolutionize traditional R&D processes as well as corporate innovation, are endless. If used in conjunction with an existing innovation management program, AI and GenAI can transform the innovation journey by accelerating and improving workflows, automating routine tasks, improving decision-making and act as co-pilot for coming up and validating new ideas. At rready, we’ve integrated AI into our innovation management software to help teams move more efficiently from ideation to implementation.

1. Identifying Problems

The first step in innovation is problem identification. Here, GenAI helps innovators as part of the brainstorming process by scanning through data sets and identifying certain trends in these data sets or recognizing possible market opportunities and gaps by analysing competitor activity. Unlike traditional machine learnings models, LLMs can understand and predict human behaviour in a way that is far more advanced than any other previous learning models, leading to more sophisticated outcomes, even as early as the problem identification process.

At rready, the combination of GenAI, our API-first innovation platform and proprietary company data unlocks new possibilities to uncover relevant problems and opportunities. We believe this will set a new standard for corporate innovation and fuel the disruption of innovation discipline as we know it.

Another useful way in which to incorporate GenAI in the innovation process, is by enabling innovators to discover ideas or solutions other innovators in their organization have come up with. Our rready platform features an advanced search function, which allows innovators to discover ideas from others, based on the similarities between ideas. This streamlines the innovation process, helping users avoid duplicating efforts on problems where solutions might already be in the works. We are also currently investigating how AI agents can help to do research and add up-to-date information on an idea level.

2. Creating and Enriching Ideas

Once an idea has been established, it is the task of the innovator to flesh it out. AI agents can analyse large data sets from the web or from internal proprietary company data sources much faster than humans and provide insights that enrich ideas with evidence-based reasoning. From customer preferences or user behaviour to market trends, or scientific research, GenAI helps innovators to synthesize complex information to support or refine their ideas further.

The ability of certain AI integrations to work cross-functionally also offers an opportunity, specifically when using innovation management platforms. The rready platform has AI-powered Dynamic Fields that react with AI integrations to help innovators not only create ideas or descriptions for these ideas, but also enrich these further through co-pilot support.

3. Rapid Prototyping and Simulation

Once an idea is validated, prototyping is essential. By creating a preliminary model, innovators can test, identify potential flaws and gather valuable feedback to iterate their solution. AI can speed up this traditionally time-intensive process, reducing costs and resources.

In product design for example, Generative Design (GD) uses AI-driven software to generate multiple solutions based on a given set of constraints, leading to faster and more efficient problem-solving. To create prototypes and simulations, the rready platform offers the use of AI connectors that facilitate an integration of AI into various tools and systems for challenges extending beyond the platform’s capabilities.

4. Implementation and Commercialisation

After developing a solution, GenAI can assist with market analysis and targeting strategies. By utilizing predictive analytics for example, companies can analyse historical and current trends to predict how a product or service would perform in the market. This allows organizations to adjust their marketing strategies in real-time, to allocate and use resources more efficiently.

5. Providing Oversight and Ensuring Continuous Improvement

AI plays a significant role in tracking and evaluating performance post-launch. For program- and innovation leads, AI helps maintain oversight and optimize programs by tracking key metrics such as KPIs or project ROI. For this, the rready platform offers AI-powered graph architecture to ensure a comprehensive understanding of relationships among ideas, people, and data.

The future of corporate innovation lies in the hands of top-level decision-makers in organizations and how they choose to integrate it. While incorporating AI into the innovation process can be daunting, the benefits are manyfold. Combining GenAI with innovation management tools, offers a comprehensive solution for streamlining and levelling up innovation across a company. This approach augments human creativity, while addressing the shortcomings of traditional human-driven processes, leading to improved product and service offerings.

نویسنده در این کتاب، ابتدا به فرآیند تدوین و نگارش مقالات علمی – پژوهشی پرداخته و سپس آموزش نرم‌افزارهای اندنوت، زوترو و مینی تب، شیوه‌ی مناسب رفرنس‌دهی به منابع در مقالات و معرفی پایگاه‌های جامع اطلاعاتی مورد نیاز در جهت دسترسی سریع‌تر را مورد بررسی قرار می‌دهد. امروزه تحقیقات علمی یکی از مولفه‌های مهم فعالیت‌های علمی یک کشور، مراکز پژوهشی، دانشگاه‌ها، پژوهشگران، دانشجو، استاد و… می‌باشد. مناسب‌ترین و علمی‌ترین راه برای منتشر کردن نتایج حاصل شده از یک تحقیق و پژوهش علمی این است که گزارش از تحقیق و نتایج آن را در قالب یک مقاله‌ی علمی – پژوهشی در یک مجله‌ معتبر به چاپ برسانید و در اختیار عموم و جامعه علمی قراردهید.

نکته اساسی این است که برای اینکه مطالعه پژوهشی منجر به تغییر روش زندگی شود، یا در کل موثر باشد، پژوهشگر آن باید نتایج پژوهش خود را با سایر افراد در انجمن‌های علمی به اشتراک بگذارد. پس، اطلاعات گردآوری شده از مطالعه پژوهشی بدون توجه به ارتباطات آن با فناوری، هنر، فرهنگ، محیط در حوزه‌ی شهرسازی باید نهایتا به گونه‌ای در اختیار مردم نیز گذارده شود. پس روشن است که به اشتراک‌گذاری نتایج مطالعات پژوهشی مهم است. اجزای اصلی مقالات به صورت یک فرآیند کلی در اکثریت مجلات و کنفرانس‌های علمی، از یک چارچوب اصلی برخوردار می‌باشد، که نویسنده و پژوهشگر ملزم به تبعیت از این فرآیند، که متشکل از؛ عنوان مقاله، مشخصات نویسندگان، چکیده، کلید واژه، مقدمه، بیان مسئله، اهداف، سوالات و فرضیه‌های پژوهش، پیشینه پژوهش، روش‌شناسی، محدوده و محدودیت‌های پژوهش، یافته‌ها، بحث و نتیجه‌گیری، پیشنهادات، تشکر و قدردانی و منابع است.

کتاب مقاله نویسی پیشرفته (Advanced Article Writing) به آموزش نرم‌افزارهای اندنوت، زوترو و مینی تب که به عنوان نرم‌افزارهای ذخیره و سازماندهی منابع مورد استفاده در روند پژوهش است، می‌پردازد. این برنامه‌ها می‌توانند جستجوی مقالات در پایگاه‌ها و ذخیره کردن اطلاعات مورد نیازشان را فراهم کند. به وسیله‌ی این برنامه‌ها می‌توان اطلاعاتی که برای نگارش پروپوزال تحقیقاتی، مقالات و سایر نوشتار تحقیقاتی دیگر می‌باشد را مدیریت و آن‌ها را در یک فرمت نوشتاری استاندارد ذخیره کرد.

در بخشی از کتاب مقاله نویسی پیشرفته: روش نگارش مقالات علمی – پژوهشی فارسی و لاتین (ISI) می‌خوانیم:

یک چکیده برای یک مجله باید مرتبط با رشته‌هایی باشد که آن مجله پوشش می‌دهد همچنین، یک چکیده برای یک همایش باید متناسب با موضوع همایش باشد. گاهی اوقات در اثر عجله کردن برای سازماندهی همایش، هیات مدیره ممکن است به صورت اولیه چکیده‌ی شما را بر این اساس که جالب توجه است مورد پذیرش قرار دهند.

بعد از چند ماه که شما مقاله‌ی کامل خود را برای آن‌ها می‌فرستید آن‌ها ممکن است متوجه شوند که مقاله‌ی شما تناسب کامل با موضوع همایش ندارد. بنابراین اگر مقاله‌ی شما با همایش تناسب کامل ندارد همایش دیگری را انتخاب کنید. اطمینان حاصل کنید که چکیده‌ی شما تنها برای هیات مدیره همایش جالب توجه نیست، بلکه با موضوع همایش نیز تناسب کامل دارد. عنوان شما باید جالب توجه باشد لیکن نباید بیش از اندازه مبهم یا محاوره‌ای باشد.

عنوان در مقایسه با عنوان مقالات موجود در مجلات می‌تواند از نظر فنی بودن در سطح پایین‌تری قرار داشته باشد و ممکن است اغلب حاوی دو بخش باشد؛ بخش اول می‌تواند فنی باشد و بخش دوم می‌تواند یک تفسیر غیر رسمی از بخش اول باشد. یا به صورت عکس؛ بخش اول محاوره‌ای‌تر و بخش دوم رسمی‌تر باشد.

عنوان: ذهن مکانیکی
نویسنده: تیم کرین
زبان: انگلیسی
بخشی از مقدمه رو براتون ترجمه کردم که با حالا و هوای کتاب آشنا بشید.
من که از خوندنش لذت بردم. امیدوارم شما هم استفاده ببرید.

مقدمه
چگونه ذهن انسان می تواند دنیای بیرون را بازنمایی کند؟ اندیشه چیست و آیا می توان آن را به صورت علمی بررسی کرد؟ آیا باید ذهن را نوعی ماشین بدانیم؟ آیا ذهن یک کامپیوتر است؟ آیا کامپیوتر می تواند فکر کند؟ تیم کرین با فرض اینکه هیچ دانش قبلی از فلسفه یا رشته های مرتبط ندارد، تصمیم می گیرد به این سؤالات و بیشتر به شیوه ای زنده و سرراست پاسخ دهد. از اولین انتشار خود، ذهن مکانیکی هزاران نفر را با برخی از مهم ترین ایده ها در فلسفه ذهن معاصر آشنا کرده است. کرین ایده های اساسی را توضیح می دهد که فلسفه ذهن، هوش مصنوعی و علوم شناختی را در بر می گیرد: مشکل ذهن و بدن چیست. کامپیوتر چیست و چگونه کار می کند. افکار چیست و چگونه رایانه ها و ذهن ها ممکن است آنها را داشته باشند. او نظریه‌های مختلف ذهن را از دوگانه‌گرا تا حذف‌گرا بررسی می‌کند و این سؤال را مطرح می‌کند که آیا می‌توان بدون زبان فکر کرد و آیا ذهن تابع همان قوانین علّی پدیده‌های طبیعی است؟ نتیجه، کاوشی جذاب در تئوری ها و استدلال های پیرامون مفاهیم اندیشه و بازنمایی است. این ویرایش سوم به طور کامل بازبینی و به روز شده است و شامل یک فصل کاملاً جدید درباره بیرون گرایی در مورد محتوای ذهنی و ذهن گسترده و تجسم یافته است. تاکید قوی تری بر زمینه محیطی و بدنی که فکر در آن رخ می دهد وجود دارد. بسیاری از فصل ها برای سهولت عبور خواننده از کتاب سازماندهی مجدد شده اند. این کتاب اکنون حاوی راهنمای بسیار دقیق تری برای مطالعه بیشتر است، و گاهشماری و واژه نامه اصطلاحات فنی نیز به روز شده است. ذهن مکانیکی برای هر کسی که به مکانیسم های ذهن ما علاقه مند است در دسترس است، و برای کسانی که فلسفه ذهن، فلسفه روانشناسی یا روانشناسی شناختی مطالعه می کنند، خواندن ضروری است. تیم کرین استاد فلسفه نایت بریج در دانشگاه کمبریج و عضو پیترهاوس کمبریج است. او نویسنده اشیاء فکر، جنبه‌های روان‌شناسی، عناصر ذهن، ویراستار محتوای تجربه، سردبیر عمومی دایره‌المعارف فلسفه راتلج، و مشاور فلسفه ویراستار مکمل ادبی تایمز است.

در دنیای امروز، کم‌تر کسی را می‌توان یافت که با اصطلاح «هوش مصنوعی» (Artificial Intelligence | AI) آشنایی نداشته باشد. همه ما درباره این شاخه از فناوری اطلاعات مطالب و مقالات خبری مختلفی خوانده‌ایم یا دست‌کم با دیدن فیلم‌های علمی تخیلی پیرامون این حوزه، با ابزارها و سیستم‌های هوش مصنوعی آشنا شده‌ایم. سیستم‌های هوشمند بر پایه یک سری روش‌ها و الگوریتم های هوش مصنوعی به یادگیری مسائل مختلف می‌پردازند و به‌صورت خودکار وظایفی را انجام می‌دهند.

فهرست محتوا

توضیح مختصری پیرامون هوش مصنوعی

با نگاهی به تاریخچه هوش مصنوعی و پژوهش‌های آن می‌توان گفت هوش مصنوعی شاخه‌ای از علوم کامپیوتر است که با استفاده از روش‌ها و الگوریتم‌های ارائه شده در این حیطه، می‌توان سیستم‌ها، ماشین‌های سخت‌افزاری و برنامه‌های نرم‌افزاری هوشمندی را طراحی کرد که می‌توانند وظایف مختلفی را به‌طور خودکار یاد بگیرند و در انجام امور و تصمیم‌گیری پیرامون موضوعات مختلف به انسان کمک کنند. به عبارتی، می‌توان گفت سیستم‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری هوشمند به این هدف ساخته شده‌اند که بدون نیاز به دخالت انسان، مسئولیتی را مشابه انسان یا بهتر از انسان انجام دهند.

سیستم‌های هوشمند بر اساس یک سری الگوریتم هوش مصنوعی و داده‌های آموزشی به یادگیری مسائل مختلف می‌پردازند. چندین نوع الگوریتم هوش مصنوعی وجود دارد که با توجه به نوع مسئله،‌ ویژگی‌های الگوریتم هوش مصنوعی، نوع داده آموزشی و سایر نیازمندی‌های کاربران، می‌توان یکی از الگوریتم های هوش مصنوعی را برای طراحی و ساخت سیستم هوشمند استفاده کرد. در ادامه مطلب، به این موضوع می‌پردازیم که الگوریتم هوش مصنوعی چیست و روال کار آن‌ به چه شکل است. سپس، بر اساس یک دسته‌بندی جامع، رویکردهای یادگیری الگوریتم های هوش مصنوعی را بررسی خواهیم کرد.

الگوریتم هوش مصنوعی چیست؟

در علوم کامپیوتر و ریاضیات به مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های محاسباتی و عملیاتی به منظور رسیدن به هدفی خاص، الگوریتم گفته می‌شود. اگر بخواهیم این تعریف را در حیطه هوش مصنوعی به کار ببریم، می‌توانیم بگوییم که الگوریتم هوش مصنوعی فرآیندی است که برای کامپیوتر مشخص می‌کند چگونه عملیاتی خاص را به‌طور خودکار یاد بگیرد. به بیان دیگر می‌توان گفت هوش مصنوعی شامل مجموعه‌ای از الگوریتم‌ها است و فرآیند یادگیری آن‌ها بسیار پیچیده‌تر از فرآیند یادگیری انسان است.

الگوریتم‌هایی که توسط انسان نوشته می‌شوند و جزء الگوریتم های هوش مصنوعی نیستند، برای حل مسائل ساده به کار می‌روند. برنامه نویس مراحل مختلف عملیاتی یک الگوریتم را از ابتدا تا انتها با مجموعه‌ای از دستورات تعریف می‌کند. این نوع الگوریتم‌ها، معمولاً داده‌های مشخص و ساده‌ای را دریافت می‌کنند و پس از اعمال یک سری محاسبات از پیش تعریف شده توسط برنامه نویس، خروجی را تولید می‌کنند. به عبارتی، این نوع الگوریتم‌ها، مسئله را یاد نمی‌گیرند و فقط با دریافت داده‌های ورودی، بر اساس یک سری قواعد از پیش تعریف شده، مقدار خروجی را محاسبه می‌کنند.

الگوریتم های هوش مصنوعی در مقایسه با الگوریتم‌های معمولی، پیچیده‌تر هستند و روال یادگیری آن‌ها به‌طور خودکار انجام می‌شود. الگوریتم هوش مصنوعی بر اساس آزمون و خطا، مسئله خاصی را یاد می‌گیرد و عملکرد خود را برای حل مسئله به‌طور خودکار بهتر می‌کند. به بیان دقیق‌تر می‌توان گفت برنامه نویس در یادگیری الگوریتم های هوش مصنوعی نقشی ندارد و این الگوریتم‌ها قادر هستند داده‌های ورودی متنوعی را دریافت کنند و با انجام یک سری عملیات محاسباتی پیچیده، درباره خروجی تصمیم بگیرند.

الگوریتم هوش مصنوعی چگونه کار می کند؟

الگوریتم های هوش مصنوعی عملکرد پیچیده‌تری نسبت به سایر الگوریتم‌ها دارند. الگوریتم هوش مصنوعی با دریافت داده‌های آموزشی از ورودی، مسئله‌ای خاص را یاد می‌گیرد. داده‌های آموزشی الگوریتم های هوش مصنوعی می‌توانند توسط برنامه نویس به صورت‌های مختلف آماده شوند یا الگوریتم هوش مصنوعی از محیط اطراف خود، داده‌های آموزشی مورد نیاز را دریافت کند. پس از دریافت داده‌های آموزشی، الگوریتم های هوش مصنوعی از ویژگی‌ها و تشخیص الگوهای موجود در آن‌ها به منظور یادگیری مسئله تعریف شده استفاده می‌کنند.

انواع الگوریتم های هوش مصنوعی چیست ؟

بر اساس نحوه یادگیری الگوریتم های هوش مصنوعی و نوع داده‌های آموزشی آن‌ها، می‌توان چهار دسته کلی برای رویکردهای یادگیری الگوریتم های هوش مصنوعی در نظر گرفت:

  • الگوریتم‌های «یادگیری نظارت شده» (Supervised Learning)
  • الگوریتم‌های «یادگیری نظارت نشده» (Unsupervised Learning)
  • الگوریتم «یادگیری تقویتی» (Reinforcement Learning)
  • الگوریتم‌های جستجوی هوش مصنوعی

در ادامه مطلب، به توضیح دسته‌بندی‌های ذکر شده در بالا می‌پردازیم و برای هر یک از آن‌ها، پرکاربردترین الگوریتم های هوش مصنوعی را معرفی می‌کنیم.

الگوریتم های یادگیری با نظارت

الگوریتم های یادگیری نظارت شده یا الگوریتم‌های با نظارت برای یادگیری مسائل، نیاز به داده‌های آموزشی برچسب‌دار دارند. برچسب‌های داده‌ها به عنوان اطلاعات اضافی برای یادگیری و بهبود عملکرد الگوریتم استفاده می‌شوند. دو نوع مسئله را می‌توان با الگوریتم های هوش مصنوعی از نوع نظارت شده حل کرد:

  • مسائل «دسته‌بندی» (Classification): در این نوع مسائل به دنبال دسته‌بندی داده‌ها در دسته‌های از پیش مشخص شده هستیم. به عنوان مثال، می‌توان به مسئله تشخیص ایمیل‌های «هرزنامه» یا اسپم (Spam) اشاره کرد. در این نوع مسئله می‌توان ایمیل‌ها را بر اساس محتویاتشان، به دو دسته هرزنامه و غیر هرزنامه گروه‌بندی کرد.
  • مسائل «رگرسیون» (Regression): مقدار خروجی این نوع از الگوریتم‌ها محدود به مقادیر خاصی (نظیر مسئله دسته‌بندی) نیست و الگوریتم های هوش مصنوعی رگرسیون می‌توانند مقادیر مختلفی را با توجه به ورودی تولید کنند. در این نوع مسائل معمولاً متغیرهایی از نوع وابسته و مستقل داریم و الگوریتم با توجه به مقادیر متغیرهای مستقل، باید مقدار متغیر وابسته را پیش‌بینی کند. مسئله‌ای نظیر تخمین قیمت مسکن را درنظر بگیرید. در این مسئله، می‌توان قیمت خانه (متغیر وابسته) را بر اساس ویژگی‌های مختلفی (متغیرهای مستقل) نظیر متراژ خانه، تعداد اتاق‌ها، پارکینگ و مواردی از این قبیل پیش‌بینی کرد.

تفاوت الگوریتم های هوش مصنوعی دسته بندی و رگرسیون

                                      تفاوت الگوریتم های هوش مصنوعی دسته بندی و رگرسیون

برخی از رایج‌ترین و پرکاربردی‌ترین الگوریتم های یادگیری ماشین که برای مسائل دسته‌بندی و رگرسیون استفاده می‌شوند، در ادامه فهرست شده‌اند:

  • الگوریتم هوش مصنوعی «درخت تصمیم» (Decision Tree)
  • الگوریتم «ماشین بردار پشتیبان» (Support Vector Machine)
  • مدل «بیز ساده» (Naive Bayes)
  • مدل«رگرسیون لاجستیک» (Logistic Regression)
  • الگوریتم «رگرسیون خطی» (Linear Regression)

در ادامه، به توضیح مختصری پیرامون هر یک از الگوریتم‌های ذکر شده در فهرست بالا می‌پردازیم.

۱. الگوریتم هوش مصنوعی درخت تصمیم

درخت تصمیم به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوریتم های هوش مصنوعی محسوب می‌شود. نام این الگوریتم برگرفته از ساختار آن است که شباهت به درخت دارد. داده‌های آموزشی در ریشه درخت تصمیم قرار می‌گیرند و هر یک از «گره‌های» (Nodes) درخت ویژگی‌هایی هستند که داده‌های آموزشی بر اساس آن‌ها سنجیده می‌شوند. به گره‌ای که زیرشاخه نداشته باشد، «برگ» (Leaf) گفته می‌شود. می‌توان از درخت تصمیم به منظور دسته‌بندی داده‌ها استفاده کرد. داده‌ها بر اساس ویژگی‌های تعریف شده در هر گره در دسته‌های متفاوت قرار می‌گیرند تا جایی که دیگر نتوان آن‌ها را در دسته‌های جداگانه قرار داد.

الگوریتم هوش مصنوعی درخت تصمیم

همچنین، درنظر گرفتن یک حد آستانه برای تفکیک داده‌ها یا رسیدن به گره‌های برگ نیز می‌توانند شرایطی برای اتمام دسته‌بندی داده‌ها درنظر گرفته شوند.

۲. الگوریتم هوش مصنوعی ماشین بردار پشتیبان

ماشین بردار پشتیبان به عنوان یکی دیگر از الگوریتم های یادگیری ماشین با رویکرد یادگیری نظارت شده تلقی می‌شود که در هر دو مسئله دسته‌بندی و رگرسیون کاربرد دارد اما از آن بیشتر در حل مسائل دسته‌بندی استفاده می‌شود.

این مدل به دنبال پیدا کردن «ابَر صفحه‌ای» (Hyperplane) است که داده‌هایی با ویژگی مشابه را از داده‌های غیرمشابه تفکیک کند. موقعیت این ابر صفحه باید به گونه‌ای باشد که بیشترین فاصله را بین دسته‌ها ایجاد کند. در فضای دو بعدی که داده‌ها از دو بعد تشکیل شده‌اند، می‌توان ابر صفحه را به شکل خط نشان داد. برای تفکیک دسته‌ها نیز می‌توان از بیش از یک ابر صفحه استفاده کرد.

الگوریتم هوش مصنوعی ماشین بردار پشتیبان
۳. الگوریتم بیز ساده

از دیگر الگوریتم های هوش مصنوعی پرکاربرد، می‌توان به مدل نایو بیز یا بیز ساده اشاره کرد. این مدل، یک الگوریتم احتمالاتی است که احتمال رخداد یک رویداد را بر اساس نظریه بیز محاسبه می‌کند.

روش نایو بیز
دسته‌بندی داده‌ها با استفاده از الگوریتم نایو بیز

مهم‌ترین فرضیه‌ای که این مدل در مورد داده‌ها در نظر می‌گیرد، این است که ویژگی‌ها مستقل از یکدیگر هستند و با تغییر مقادیر ویژگی‌ها، تاثیری بر روی سایر مقادیر حاصل نمی‌شود. به عبارتی، از این فرضیه برای ساده کردن روال یادگیری الگوریتم استفاده می‌شود.

۴. الگوریتم لاجستیک رگرسیون

الگوریتم لاجستیک رگرسیون به عنوان یکی از الگوریتم های هوش مصنوعی محسوب می‌شود که از آن می‌توان برای دسته‌بندی داده‌ها در دو کلاس استفاده کرد. در این مدل، از تابع غیر خطی برای تبدیل مقدار خروجی در بازه صفر تا یک استفاده می‌شود و منحنی تابع رگرسیون لجستیک مشابه حرف S است که پس از تغییر مقدار خروجی به بازه صفر تا یک، مقدار ۰٫۵ مرز بین دو کلاس را مشخص می‌کند.

لاجستیک رگرسیون
                     لاجستیک رگرسیون

به منظور گرفتن نتیجه بهتر از این الگوریتم بهتر است ویژگی‌های غیرمرتبط را از داده‌های آموزشی مدل حذف کنید تا مدل، رابطه بین داده‌های ورودی و مقدار خروجی را بهتر یاد بگیرد.

۵. مدل رگرسیون خطی

رگرسیون خطی به عنوان یکی از الگوریتم های یادگیری ماشین با رویکرد یادگیری نظارت شده محسوب می‌شود که رابطه بین متغیر ورودی (متغیر مستقل) و مقدار خروجی (متغیر وابسته) را با تعیین یک خط در فضای مختصات مشخص می‌کند. از این الگوریتم برای مسائل رگرسیون نظیر پیش‌بینی قیمت مسکن استفاده می‌شود.

این الگوریتم هوش مصنوعی به دنبال پیدا کردن بهترین خطی است که بتواند موقعیت قرارگیری داده‌ها را در فضای مختصات یاد بگیرد و بر اساس ویژگی‌های داده‌های آموزشی، درباره داده‌های جدید تصمیم‌گیری کند.

الگوریتم هوش مصنوعی رگرسیون خطی
                                             الگوریتم هوش مصنوعی رگرسیون خطی

مزایای الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت

هر یک از الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت، دارای مزایای منحصربفردی هستند. با این حال می‌توان مزیت‌های همگانی این دسته از الگوریتم‌ها را در فهرست زیر خلاصه کرد:

  • این نوع الگوریتم‌ها به داده‌های برچسب‌دار نیاز دارند و برچسب آن‌ها را به عنوان معیار اصلی برای سنجش عملکرد خود درنظر می‌گیرند. بدین ترتیب، روش‌های با نظارت در راستای رسیدن به هدف (تشخیص صحیح برچسب داده‌ها) عملکرد خود را بهبود می‌دهند.
  • درک فرآیند یادگیری و عملکرد الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت ساده است. در الگوریتم‌های بدون نظارت، به‌سادگی نمی‌توان عملکرد درون مدل و نحوه یادگیری آن را درک کرد.
  • پیش از آموزش مدل، دقیقاً تعداد کلاس‌های مسئله مشخص است.
  • پس از اتمام آموزش الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت، نیازی به نگهداری داده‌های آموزشی درون حافظه نیست.
  • الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت، عملکرد بسیار خوبی در مسائل دسته‌بندی دارند.

معایب الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت

علاوه‌بر مزیت‌های مهمی که الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت دارند، می‌توان برای آن‌ها معایبی را نیز به صورت زیر برشمرد:

  • الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت درباره داده‌های جدیدی که شباهتی با داده‌های آموزشی ندارند، اطلاعات درستی ارائه نمی‌کنند. به عنوان مثال، فرض کنید مدلی را برای دسته‌بندی داده‌ها پیاده‌سازی کردید که داده‌های آموزشی آن شامل تصاویر حیوانات سگ و گربه بود. در زمان استفاده از این دسته‌بند، چنانچه تصویری از زرافه را به عنوان ورودی به مدل بدهیم، مدل برچسب درستی برای این تصویر ارائه نخواهد داد.
  • برای آموزش الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت، لازم است که برای هر دسته، داده‌های آموزشی جامعی فراهم کنیم تا دقت مدل در زمان تست مورد قبول باشد.
  • چنانچه حجم داده‌های آموزشی برای مدل‌های هوش مصنوعی با نظارت بسیار زیاد باشد، میزان بار محاسباتی برای آموزش مدل زیاد خواهد بود.
  • چنانچه حجم داده‌های آموزشی این مدل‌ها بسیار کم باشد و نتوان داده‌های آموزشی مناسبی برای یادگیری آن‌ها آماده کنیم، عملکرد مدل‌ها نیز به مراتب ضعیف‌تر خواهد بود.

الگوریتم های یادگیری بدون نظارت

در مقایسه با الگوریتم های یادگیری با نظارت، داده‌های ورودی الگوریتم های یادگیری بدون نظارت، برچسب ندارند و این نوع الگوریتم‌ها بر اساس بررسی میزان شباهت داده‌ها به یکدیگر، آن‌ها را در «خوشه‌های» (Clusters) مجزا قرار می‌دهند به گونه‌ای که داده‌های درون یک خوشه، بیشترین شباهت را به یکدیگر دارند و نسبت به داده‌های سایر خوشه‌ها بسیار متفاوت باشند. از دیگر کاربردهای رویکرد یادگیری بدون نظارت، کاهش ابعاد داده‌ها است که از آن برای جلوگیری از «بیش برازش» (Overfitting) استفاده می‌شود. الگوریتم‌های مختلفی برای «خوشه‌بندی» (Clustering) و کاهش بعد وجود دارند که در ادامه به پرکابردی‌ترین آن‌ها اشاره شده است:

  • الگوریتم خوشه‌بندی «K میانگین» (K-means)
  • الگوریتم خوشه‌بندی «آمیخته گاوسی» (Gaussian Mixture)
  • الگوریتم کاهش بعد «تحلیل مولفه اساسی» (Principal Component Analysis | PCA)
  • مدل کاهش بعد «تجزیه مقادیر منفرد» (Singular Value Decomposition | SVD)
  • مدل کاهش ابعاد «خودرمزگذار» (Autoencoders)

در ادامه، به توضیحی پیرامون الگوریتم های هوش مصنوعی ذکر شده در بالا می‌پردازیم و نحوه یادگیری آن‌ها را شرح می‌دهیم.

۶. الگوریتم خوشه بندی K میانگین

به عنوان یکی از الگوریتم های هوش مصنوعی با رویکرد بدون نظارت، می‌توان به مدل K میانگین اشاره کرد. برای کار با این الگوریتم، باید تعداد خوشه‌های داده‌ها را از قبل تعریف کنیم تا مدل بر اساس آن، دسته‌ها را در خوشه‌های مجزا قرار دهد. فرض کنید برنامه نویس برای عدد K مقدار ۳ را تعریف می‌کند. بدین ترتیب، الگوریتم K میانگین به دنبال قرار دادن داده‌ها در سه خوشه مجزا است.

به این منظور، الگوریتم K-means در ابتدا سه داده را به عنوان مرکز خوشه‌ها درنظر می‌گیرد. سپس، فاصله سایر داده‌ها را نسبت به این سه داده (مراکز خوشه‌ها) می‌سنجد و بر اساس فاصله مشخص می‌کند کدام داده در کدام خوشه قرار گیرد. پس از تعیین خوشه‌های داده‌ها، مجدد مراکز خوشه‌ها محاسبه می‌شوند و داده‌ها نسبت به خوشه‌های جدید،‌ تفکیک می‌شوند. این روال آن‌قدر ادامه پیدا می‌کند تا مراکز خوشه‌ها تغییر زیادی نداشته باشند.
             الگوریتم هوش مصنوعی K میانگین
                                           خوشه‌بندی داده‌ها با استفاده از الگوریتم K-means
۷. الگوریتم خوشه بندی آمیخته گاوسی

روال یادگیری الگوریتم خوشه‌بندی آمیخته گاوسی مشابه با الگوریتم K میانگین است. هر دوی این الگوریتم‌ها به دنبال این هستند تا داده‌های مشابه را در خوشه‌های یکسان قرار دهند. با این حال تفاوتی که این دو الگوریتم با یکدیگر دارند، در محدوده تقسیم‌بندی خوشه‌ها است. خوشه‌های تشکیل شده توسط الگوریتم K میانگین به شکل دایره‌ای هستند در حالی که خوشه‌های حاصل شده از الگوریتم آمیخته گاوسی به شکل مستطیل است. الگوریتم آمیخته گاوسی به دلیل نحوه خوشه‌بندی داده‌ها در فضای مستطیل شکل، عملکرد دقیق‌تر و بهتری نسبت به الگوریتم K میانگین دارد.

۸. الگوریتم هوش مصنوعی تحلیل مولفه های اساسی

یکی از کاربردهای الگوریتم های هوش مصنوعی بدون نظارت، کاهش ابعاد داده‌ها و فشرده‌سازی داده‌ها با ابعاد بالا است. در این روش، از مبدل‌های خطی به منظور بازنمایی داده‌های جدید استفاده می‌شود. این الگوریتم بر پایه دو مولفه اصلی کار می‌کند. اولین مولفه باعث می‌شود مقدار واریانس داده‌ها به حداکثر برسد و دومین مولفه بیشترین میزان واریانس داده‌ها را پیدا می‌کند.

        الگوریتم هوش مصنوعی PCA
                              کاهش ابعاد داده‌ها با استفاده از الگوریتم هوش مصنوعی PCA
۹. الگوریتم تجزیه مقادیر منفرد

روش تجزیه مقادیر منفرد از دیگر الگوریتم های هوش مصنوعی بدون نظارت است که از آن نیز به منظور کاهش ابعاد داده‌ها استفاده می‌شود.

              تجزیه ماتریس با استفاده از الگوریتم SVD
                                             تجزیه ماتریس با استفاده از الگوریتم SVD

در این روش، ماتریس اولیه داده‌ها به سه ماتریس مجزا با رنک پایین تبدیل می‌شوند و می‌توان از ماتریس‌های حاصل شده در محاسبات بعدی خود استفاده کرد.

۱۰. الگوریتم هوش مصنوعی خودرمزگذار

به غیر از روش‌های یادگیری ماشین، می‌توان از شبکه‌های عصبی و الگوریتم های یادگیری عمیق به منظور کاهش ابعاد داده‌ها با رویکرد یادگیری بدون نظارت استفاده کرد. یکی از انواع شبکه های عصبی مصنوعی که بدین منظور استفاده می‌شود، الگوریتم خودرمزگذار است.

این مدل، از سه بخش اصلی تشکیل شده است:

  • بخش«رمزگذار» (Encoder): بخش رمزگذار، داده‌ها را از ورودی دریافت و آن‌ها را فشرده می‌کند. این عملیات فشرده‌سازی به نحوی انجام می‌شود که بتوان داده فشرده شده را در بخش رمزگشا به حالت اولیه خود بازگرداند.
  • بخش «کد» (Code): به داده فشرده توسط بخش رمزگذار، کد گفته می‌شود که ورودی بخش رمزگشا است.
  • بخش «رمزگشا» (Decoder): بخش رمزگشا کد دریافت شده را رمزگشایی می‌کند تا داده اصلی بازگردانده شود.
              مدل خودرمزگذار
                                                               مدل خودرمزگذار

چنانچه نیاز به داده‌هایی با ابعاد پایین داشته باشید، می‌توانید داده‌های آموزشی خود را به مدل خودرمزگذار بدهید و در نهایت از بخش کد این مدل برای مسئله خود استفاده کنید.

مزایای الگوریتم های هوش مصنوعی بدون نظارت

برخی از مهم‌ترین مزیت‌های الگوریتم های هوش مصنوعی بدون نظارت را می‌توان در فهرست زیر ارائه کرد:

  • الگوریتم‌های هوش مصنوعی بدون نظارت می‌توانند ویژگی‌هایی از داده‌ها را تشخیص بدهند که برای انسان به وضوح مشخص نباشند.
  • از آنجایی که این نوع الگوریتم‌ها نیازی به داده‌های برچسب‌دار ندارند، زمان آماده‌سازی مدل و استفاده از آن به مراتب کاهش پیدا می‌کند.
  • این نوع الگوریتم‌ها در مقایسه با الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت از محاسبات کمتری برخوردار هستند.

معایب الگوریتم های هوش مصنوعی بدون نظارت

الگوریتم های هوش مصنوعی بدون نظارت دارای معایبی نیز هستند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود:

  • از آنجایی که هیچ گونه برچسبی برای داده‌های آموزشی به عنوان معیار سنجش عملکرد مدل وجود ندارد، نمی‌توان با قطعیت گفت که خروجی الگوریتم های هوش مصنوعی بدون نظارت کاملاً صحیح هستند.
  • درک عملکرد این نوع الگوریتم‌ها سخت‌تر از الگوریتم های هوش مصنوعی با نظارت است و در هنگام استفاده از آن‌ها، نیاز به فرد متخصصی داریم تا بتواند الگوها و روابط بین داده‌ها را تشخیص دهد تا خوشه‌بندی حاصل شده، قابل درک باشند.
  • خروجی الگوریتم‌های بدون نظارت بستگی زیادی به مدل دارند و ممکن است با تغییر مدل یا پارامترهای آن، تفاوت فاحشی در خروجی‌ها حاصل شود.

الگوریتم یادگیری تقویتی

سومین رویکرد یادگیری الگوریتم های هوش مصنوعی، رویکرد یادگیری تقویتی است که «عامل هوشمند» (Intelligent Agent) بر اساس بازخوردهایی که از محیط پیرامون خود دریافت می‌کند، نحوه حل مسئله را یاد می‌گیرد و سعی دارد با دریافت اطلاعات از اطراف خود، عملکردها و اقدامات خود را بهبود دهد.

در این روش از یادگیری، در ابتدای کار هیچ داده آموزشی برای مدل وجود ندارد و الگوریتم صرفاً با اطلاعاتی که از کنش و واکنش به دست می‌آورد، مسائل را یاد می‌گیرد. الگوریتم هوش مصنوعی تقویتی از چهار مفهوم اصلی تشکیل شده است:

  • عامل هوشمند: عامل هوشمند اقداماتی را انجام می‌دهد و از محیط بازخوردهایی (اطلاعاتی) دریافت می‌کند.
  • محیط: محیطی است که عامل درون آن اقداماتی را انجام می‌دهد.
  • پاداش: امتیازی است که نشان می‌دهد عملکرد الگوریتم در یک محیط تعریف شده چقدر است.
  • سیاست یا خط مشیء (Policy): هدف الگوریتم تقویتی یادگیری سیاستی است که بر اساس آن تصمیم بگیرد در هر گام چه اقدامی را انجام دهد تا در نهایت به بیشترین پاداش برسد.

برای درک بهتر الگوریتم هوش مصنوعی تقویتی، می‌توان از یک مثال ساده بهره گرفت. فرض کنید قصد دارید با استفاده از روش یادگیری تقویتی، محیطی را شبیه‌سازی کنید که در آن به آموزش و تربیت یک سگ بپردازید. برای آموزش سگ می‌توانید از یک سری پاداش و تنبیه نیز استفاده کنید. چنانچه سگ مطابق درخواست شما رفتار کرد، به آن پاداش دهید و اگر رفتار مورد انتظار شما را نداشت، برای آن تنبیهی در نظر بگیرید. در این مثال، سگ به عنوان عامل هوشمند تعریف می‌شود که باید بهترین عملکرد را داشته باشد تا به بیشترین میزان پاداش برسد.

                  مثال یادگیری تقویتی
                                                       مثالی از الگوریتم یادگیری تقویتی

الگوریتم های هوش مصنوعی یادگیری تقویتی را می‌توان بر اساس سیاست (Policy) به دو دسته کلی زیر تقسیم کرد:

  • مدل‌های یادگیری تقویتی «مبتنی بر محیط» (Model-based): در مدل‌های مبتنی بر محیط، عامل هوشمند سعی دارد محیط پیرامون خود را درک کند و مدلی را بر پایه کنش خود و واکنش محیط بسازد. به بیان دیگر می‌توان گفت اگر عامل هوشمند بتواند پاداش هر کنش خود را پیش از انجام آن، پیش‌بینی کند، از روش یادگیری تفویتی مبتنی بر محیط تبعیت می‌کند. الگوریتم «موقعیت-کنش-پاداش-موقعیت-کنش» یا سارسا (State-action-reward-state-action | SARSA) به عنوان یکی از مهم‌ترین الگوریتم‌های مبتنی بر محیط محسوب می‌شود.
  • مدل‌های یادگیری تقویتی «مستقل از محیط» (Model-free): در الگوریتم‌های یادگیری تقویتی مستقل از محیط، عامل هوشمند بر اساس نتایجی که از کنش‌های خود می‌گیرد، سیاست (Policy) را یاد می‌گیرد. به عبارتی، عامل هوشمند در الگوریتم‌های تقویتی مستقل از محیط باید کنشی را انجام دهد تا واکنش محیط را دریافت کند و بر اساس آن، یادگیری را پیش ببرد. بدین‌ترتیب، چنین عاملی در این روش از یادگیری، قادر به پیش‌بینی پاداش کنش خود نیست. یکی از شناخته‌شده‌ترین الگوریتم‌های یادگیری تقویتی مستقل از محیط، روش Q-Learning است.
۱۱. الگوریتم یادگیری تقویتی Q-Learning

الگوریتم Q-Learning‌ بر پایه یک جدول جستجو تعریف می‌شود که این جدول، جدول Q نام دارد. سطرهای جدول Q وضعیت هر «موقعیت | وضعیت» (State) عامل را نشان می‌دهد و ستون‌های این جدول نشان‌دهنده اقداماتی است که عامل هوشمند می‌تواند انجام دهد. مقادیر اولیه این جدول را می‌توان با عدد صفر مقداردهی کرد. با انجام هر کنش عامل هوشمند و دریافت واکنش از محیط، مقادیر خانه‌های جدول Q به‌روزرسانی می‌شوند و این تغییرات و روال یادگیری الگوریتم تا زمانی اتفاق می‌افتند که مقادیر جدول Q تغییر زیادی نداشته باشند.

پس از مرحله یادگیری، مدل در هر موقعیتی در محیط قرار بگیرد، کنشی را انجام می‌دهد که به موقعیتی با بیشترین مقدار Q منتقل شود. فرض کنید بر اساس تصویر زیر، سه کنش Aِِ ،B و C پیش روی عامل هوشمند است که با انتخاب کنش A مقدار Q برابر ۳ را دریافت می‌کند. با انتخاب کنش‌های B و C نیز مقادیر Q‌های حاصل شده به‌ترتیب برابر با ۳ و ۷ خواهند بود. از آنجا که الگوریتم Q-Learning مبتنی بر روش حریصانه عمل می‌کند، کنش C را انجام می‌دهد تا بالاترین مقدار Q را به دست آورد.

مثال Q-Learning

الگوریتم Q-Learning از معادله «بلمن» (Bellman)‌ به منظور به‌روزرسانی مقادیر Q در زمان یادگیری مدل استفاده می‌کند. این معادله را در تصویر زیر ملاحظه می‌کنید:

معادله Bellman در الگوریتم هوش مصنوعی Q-Learning

این فرمول دارای پارامترهای مختلفی است که در ادامه به توضیح آن‌ها می‌پردازیم:

  • پارامتر s: وضعیت فعلی عامل هوشمند را مشخص می‌کند.
  • پارامتر a: کنش انتخابی عامل را مشخص می‌کند.
  • پارامتر α: «نرخ یادگیری» (Learning Rate) مدل است. چنانچه مقدار این پارامتر بزرگ باشد، مقدار به‌روزرسانی مقادیر Q زیاد خواهد بود. مقدار این پارمتر، عددی بین صفر تا یک است.
  • پارامتر ɣ: «ضریب تخفیف» (Discount Factor) است که مشخص می‌کند عامل هوشمند بر روی راه‌حل طولانی برای رسیدن به هدف تمرکز کند یا به دنبال راه‌حل‌های کوتاه باشد.
  • پارامتر ‘s: وضعیت بعدی عامل را پس از انجام کنش مشخص می‌کند.
  • پارامتر ‘a: کنش بعدی عامل را در وضعیت ‘s مشخص می‌کند.
  • پارامتر r: پاداش دریافتی به ازای کنش انتخابی است.

بر اساس فرمول بلمن، عامل هوشمند برای انتخاب بهترین کنش در وضعیت s، نه تنها پاداش مرحله فعلی را مد نظر قرار می‌دهد، بلکه برای ادامه مسیر، کنشی (a) را انتخاب می‌کند که مقدار Q حاصل شده در وضعیت بعدی (یعنی در وضعیت ‘s) با انجام کنش ‘a بیشترین مقدار را داشته باشد.

۱۲. الگوریتم یادگیری تقویتی SARSA

الگوریتم سارسا یکی از الگوریتم های هوش مصنوعی محسوب می‌شود که هدف آن یادگیری سیاست روال تصمیم‌گیری مارکوف است. در این الگوریتم، در موقعیت فعلی (s)، کنشی (a) انجام می‌شود و به ازای آن کنش، به عامل پاداشی (r) تخصیص داده شده و موقعیت عامل به ‘s تغییر پیدا می‌کند و در این موقعیت جدید، باید کنشی (‘a) را انجام دهد.

روال یادگیری الگوریتم سارسا با روال یادگیری روش Q-Learning اندکی متفاوت است. در روش یادگیری سارسا، برای تمام کنش‌هایی (a) که در موقعیت جاری (s) می‌توان انجام داد، درصدی از احتمال لحاظ می‌شود، درحالی‌که در روش یادگیری تقویتی Q-Learning، عامل هوشمند صرفاً کنشی را انتخاب می‌کرد که بیشترین مقدار Q را در پی داشته باشد. در ادامه، فرمول به‌روزرسانی مقادیر Q را برای الگوریتم سارسا ملاحظه می‌کنید.

الگوریتم سارسا SARSA

مزایای الگوریتم یادگیری تقویتی

رویکرد یادگیری تقویتی دارای مزیت‌های منحصربفردی است که می‌توان آن‌ها را در فهرست زیر خلاصه کرد:

  • از الگوریتم یادگیری تقویتی می‌توان در حل مسائل پیچیده‌ای بهره برد که از سایر روش‌های هوش مصنوعی نتوان برای آن‌ها استفاده کرد.
  • روال یادگیری این نوع الگوریتم‌ها، مشابه با یادگیری انسان است. بدین‌ترتیب، می‌توان انتظار داشت که به عملکرد بسیار خوبی در حل مسائل برسند.
  • مدل‌های یادگیری تقویتی می‌توانند خطاهای خود را در حین یادگیری اصلاح کنند.
  • زمانی که مدل در حین یادگیری، خطای خود را تشخیص می‌دهد و آن را اصطلاح می‌کند، احتمال رخداد خطای مشابه توسط مدل در آینده بسیار پایین خواهد بود.
  • الگوریتم یادگیری تقویتی در حوزه رباتیک و طراحی ربات کاربرد بسیار دارد.
  • این نوع الگوریتم نیازی به آماده‌سازی داده‌های آموزشی برای یادگیری ندارد.

معایب الگوریتم یادگیری تقویتی

علاوه‌بر نقاط قوت الگوریتم یادگیری تقویتی، می‌توان نقاط ضعفی را نیز برای آن برشمرد که به برخی از مهم‌ترین آن‌ها در ادامه می‌پردازیم:

  • از یادگیری تقویتی بهتر است در حل مسائل ساده استفاده نشود زیرا یادگیری این نوع الگوریتم‌ها به‌تدریج انجام می‌شود و برای یک مسئله ساده نیازی نیست زمان زیادی را صرف آموزش چنین مدل‌هایی کنیم.
  • مدل‌های یادگیری تقویتی از زنجیره و فرآیند مارکوف (Markovian) تبعیت می‌کنند که در آن احتمال رخداد هر رویداد صرفاً به وقوع رویداد پیش از آن وابسته است. این فرضیه در دنیای واقعی صادق نیست.
  • برای حل بسیاری از مسائل یادگیری تقویتی، باید این روش را با سایر روش‌ها نظیر یادگیری عمیق ترکیب کرد تا به نتایج خیلی خوبی دست پیدا کنیم.
  • یادگیری تقویتی به زمان زیادی برای یادگیری کامل یه مسئله نیاز دارد و حجم زیادی از محاسبات و داده‌های دریافتی از محیط لازم است تا عملکرد چنین مدل‌هایی به میزان چشمگیری بالا روند.

الگوریتم های جستجوی هوش مصنوعی

الگوریتم‌های جستجو یکی دیگر از مهم‌ترین مباحث رشته هوش مصنوعی محسوب می‌شوند که شامل روش‌های حل مسئله هستند. در الگوریتم‌های جستجو، یک «عامل عاقل» (Rational Agent) یا «عامل حل مسئله» (Problem-solving Agents) وجود دارد که به دنبال پیدا کردن بهترین مسیر برای رسیدن به هدف است.

در مباحث مربوط به الگوریتم‌های جستجو، از چندین اصطلاح استفاده می‌شود که در ادامه به آن‌ها اشاره شده است:

  • جستجو: به روال مرحله به مرحله برای حل مسئله در یک فضای جستجو، عمل جستجو گفته می‌شود. مسئله جستجو داری سه عنصر اصلی است:
    • فضای جستجو: فضای جستجو شامل مجموعه‌ای از راه‌حل‌هایی است که عامل هوشمند باید از میان آن‌ها بهترین پاسخ را انتخاب کند.
    • وضعیت شروع: وضعیت ابتدایی، حالتی است که عامل از آن نقطه جستجو را شروع می‌کند.
    • سنجش هدف: تابعی است که وضعیت فعلی را بررسی می‌کند تا مشخص شود آیا به وضعیت نهایی رسیده‌ایم یا باید روال جستجو را ادامه دهیم؟
  • درخت جستجو: مسائلی که با استفاده از الگوریتم‌های جستجوی هوش مصنوعی قابل حل هستند، در قالب درخت بازنمایی می‌شوند. ریشه درخت، به عنوان وضعیت شروع برای جستجو محسوب می‌شود.
  • اقدامات: مجموعه‌ای از اقداماتی است که عامل هوشمند می‌تواند در هنگام جستجو انجام دهد.
  • تابع انتقال: تابعی است که نتیجه هر اقدام عامل هوشمند را مشخص می‌کند.
  • هزینه مسیر: تابعی است که به هر مسیر در فضای جستجو، هزینه‌ای را تخصیص می‌دهد.
  • راه‌حل: مجموعه‌ای از اقدامات است که عامل هوشمند را از وضعیت شروع به وضعیت پایانی (هدف) می‌رساند.
  • راه‌حل بهینه: راه‌حلی است که کم‌ترین هزینه مسیر را دارد.

بر اساس مسائلی که با الگوریتم‌های جستجوی هوش مصنوعی قابل حل هستند، می‌توان این روش‌های جستجو رو به دو دسته کلی زیر تقسیم کرد:

  • «جستجوی آگاهانه» (Informed Search)
    • الگوریتم «جستجوی اول بهترین» (Best First Search)
    • الگوریتم جستجوی A*‎
  • «جستجوی ناآگاهانه» (Uniformed | Blind Search)
    • الگوریتم «جستجوی اول سطح» (Breadth First Search | BFS)
    • الگوریتم «جستجوی اول عمق» (Depth First Search | DFS)
    • الگوریتم «جستجو با هزینه یکنواخت» (Uniform Cost Search)
    • الگوریتم «جستجو با عمق محدود» (Depth Limited Search)
    • الگوریتم «جستجوی دوطرفه» (Bidirectional Search)

در ادامه، به توضیح مختصری پیرامون هر یک از الگوریتم‌های جستجوی هوش مصنوعی می‌پردازیم.

هوش مصنوعی احاطه شده بین الگوریتم های مختلف

روش های جستجوی آگاهانه

الگوریتم‌های جستجوی آگاهانه از دانش مسئله برای پیدا کردن بهترین راه‌حل استفاده می‌کنند. به عبارتی، این اطلاعات اضافی نه تنها به پیدا کردن راه‌حل کمک می‌کنند، بلکه تضمین می‌دهند بهینه‌ترین پاسخ از میان فضای جستجو انتخاب شود. در ادامه مطلب، به توضیح دو تا از معروف‌ترین روش‌های جستجوی آگاهانه، یعنی الگوریتم اول بهترین و الگوریتم A*‎ می‌پردازیم.

۱۳. الگوریتم اول بهترین

الگوریتم اول بهترین یکی از روش‌های جستجوی آگاهانه است که هر سطر از درخت را برای رسیدن به هدف بررسی می‌کند. در هر سطر گره‌ای انتخاب می‌شود که کمترین هزینه را داشته باشد. این الگوریتم تضمین می‌دهد اگر راه‌حلی برای مسئله وجود داشته باشد، مسیری با کمترین هزینه را برای آن پیدا می‌کند.

۱۴. الگوریتم A*‎

الگوریتم A*‎ نیز به عنوان یکی دیگر از الگوریتم‌های حریصانه محسوب می‌شود. این روش جستجو بهترین مسیر راه‌حل را با توجه به کوتاه‌ترین مسیر طی شده پیدا می‌کند. الگوریتم حریصانه A*‎ به اطلاعات طول مسیر و وزن‌های گره‌های درخت احتیاج دارد تا با توجه به آن‌ها بهینه‌ترین مسیر را انتخاب کند.

مزایای الگوریتم های جستجوی آگاهانه

روش جستجوی آگاهانه نقاط قوتی دارند که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم:

  • الگوریتم‌های جستجوی آگاهانه از دانش بیشتری نسبت به مسئله برخوردار هستند و با بهره‌گیری از آن‌ها می‌توانند به پاسخ بهینه مسئله برسند.
  • عملکرد این الگوریتم‌ها در یافتن پاسخ مسئله سریع است.
  • این الگوریتم‌ها تضمین می‌دهند که پاسخ مسئله را پیدا کنند.
  • پیاده‌سازی الگوریتم‌های جستجوی آگاهانه ساده است.
معایب الگوریتم های جستجوی آگاهانه

معایب اصلی الگوریتم‌های جستجوی هوش مصنوعی آگاهانه را می‌توان به شکل زیر برشمرد:

  • با این که الگوریتم‌های جستجوی آگاهانه با عنوان الگوریتم‌های حریصانه شناخته می‌شوند، ممکن است در برخی شرایط کوتاه‌ترین مسیر را برای رسیدن به هدف پیدا نکنند.
  • الگوریتم جستجوی آگاهانه نظیر A*‎ به میزانی از حافظه برای نگهداری گره‌های تولید شده نیاز دارد. هرچقدر میزان داده‌های (گره‌ها) مسئله بیشتر شود، حجم حافظه مصرفی به مراتب بیشتر خواهد شد.

روش های جستجوی غیرآگاهانه

در روش‌های جستجوی غیرآگاهانه هیچ گونه دانشی پیرامون موقعیت هدف و میزان فاصله نزدیکی  نسبت به هدف نداریم. دانش این نوع الگوریتم‌ها به نحوه جستجوی درخت و تشخیص برگ و گره هدف محدود می‌شود.

فیلم آموزش طراحی الگوریتم + حل مثال های عملی در فرادرس

این نوع روش‌های جستجو با رسیدن به هر گره بررسی می‌کنند که آیا به پاسخ مسئله رسیده‌اند یا باید جستجوی خود را ادامه دهند. در ادامه به توضیح انواع روش‌های جستجوی غیرآگاهانه می‌پردازیم.

۱۵. الگوریتم جستجوی اول سطح

الگوریتم BFS یکی از روش‌های جستجوی ناآگاهانه است که برای یافتن مقداری خاص در یک درخت یا گراف استفاده می‌شود. روند جستجوی الگوریتم اول سطح از گره ریشه درخت یا گراف آغاز می‌شود و الگوریتم، سطر به سطر گره‌ها را به ترتیب بررسی می‌کند. جستجو در سطح بعدی این ساختار داده‌ها ادامه پیدا می‌کند. با کمک این الگوریتم می‌توان بدون گیر افتادن در یک حلقه بی‌پایان، هر گره را بررسی کرد.

۱۶. الگوریتم جستجوی اول عمق

الگوریتم جستجوی اول عمق نیز همانند الگوریتم BFS یک روش جستجوی ناآگاهانه است با این تفاوت که این روش، جستجوی درخت را به صورت عمقی پیش می‌برد. روند جستجو از گره ریشه درخت یا گراف شروع می‌شود و الگوریتم گره‌های یک شاخه از درخت را تا برگ بررسی می‌کند تا به گره هدف برسد.

               جسنجوی اول سطح و جستجوی اول عمق
                                   مقایسه روش‌های جسنجوی اول سطح و جستجوی اول عمق
۱۷. الگوریتم جستجو با هزینه یکنواخت

الگوریتم جستجو با هزینه یکنواخت به دنبال پیدا کردن کم‌هزینه‌ترین مسیر برای رسیدن به پاسخ مسئله است. در این روش، هر گره درخت، هزینه مصرف شده از ریشه تا گره فعلی را در خود نگه می‌دارد و اگر بخواهیم گره جدیدی را گسترش دهیم، گره ای از درخت انتخاب می‌شود که کم‌هزینه‌ترین گره در میان گره‌های گسترش نیافته را داشته باشد.

۱۸. الگوریتم جستجو با عمق محدود

الگوریتم جستجو با عمق محدود نسخه تغییر یافته‌ای از الگوریتم جستجوی اول عمیق است. یکی از معایب روش جستجوی اول عمیق این است که اگر عمق درخت بی‌نهایت یا بسیار طولانی باشد، ممکن است مدت زمان بسیار زیادی طول بکشد تا الگوریتم به پاسخ مسئله برسد یا کلاً راه‌حلی برای مسئله پیدا نکند.

در این شرایط، روش جستجو با عمق محدود می‌تواند عملکرد بهتری داشته باشد. روال جستجوی این الگوریتم، مشابه با روش DFS است و فقط محدودیتی برای تعداد گره‌های قابل جستجو در عمق ایجاد می‌کند تا الگوریتم در حین جستجو، بیشتر از میزان عمق تعیین شده پیش نرود.

۱۹. الگوریتم جستجوی دو طرفه

الگوریتم جستجوی دو طرفه با استفاده از روش جستجوی BFS از نقطه شروع و نقطه هدف درخت یا گراف به‌طور همزمان شروع به بررسی گره‌ها می‌کند تا کوتاه‌ترین مسیر اتصال نقطه شروع و مقدار هدف را پیدا کند. اولین نقطه اتصالی هر دو مسیر، پاسخ این الگوریتم خواهد بود.

                       الگوریتم هوش مصنوعی برای جستجوی دو طرفه
                                                       روش جستجوی دو طرفه

مزایای الگوریتم های جستجوی ناآگاهانه

در بخش پیشین از مطلب حاضر مجله فرادرس، به توضیح الگوریتم‌های جستجوی ناآگاهانه هوش مصنوعی پرداختیم. در ادامه، مزایای مهم این نوع الگوریتم‌ها را شرح می‌دهیم.

  • چنانچه تعداد گره‌های درخت خیلی زیاد نباشند، الگوریتم‌های جستجوی ناآگاهانه می‌توانند خیلی سریع پاسخ مسئله را پیدا کنند.
  • الگوریتم‌هایی نظیر روش‌های جستجوی دو طرفه به گونه‌ای طراحی شده‌اند که می‌تواند در سریع‌ترین زمان و با حداقل میزان حافظه به پاسخ برسند.
  • الگوریتم‌های جستجوی دو طرفه و جستجو با عمق محدود به لحاظ میزان مصرف حافظه، بهینه هستند.

معایب الگوریتم های جستجوی ناآگاهانه

معایب اصلی روش‌های هوشمند جسنجوی ناآگاهانه را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:

  • برخی از روش‌های جستجوی ناآگاهانه نظیر BFS و DFS برای انجام جستجو باید مقادیر گره‌ها را در حافظه نگهداری کنند. هر چقدر تعداد گره‌های درخت زیاد باشد، میزان حجم مورد نیاز حافظه بیشتر می‌شود.
  • در الگوریتم‌های جستجوی ناآگاهانه‌ای که وزنی برای یال‌ها یا گره‌ها وجود ندارد، هزینه تمامی مسیرها یکسان درنظر گرفته می‌شوند و اولویتی برای انتخاب مسیری خاص وجود ندارد. همین مسئله ممکن است به طولانی شدن زمان جستجوی الگوریتم برای رسیدن به پاسخ منجر شود.
  • احتمال گیر کردن در حلقه بی‌نهایت جستجو برای این نوع از الگوریتم‌ها وجود دارد.
  • این نوع الگوریتم‌ها اطلاعات اضافی درباره مسئله ندارند و به همین خاطر ممکن است به پاسخ بهینه مسئله نرسند.
  • روش‌های جستجوی ناآگاهانه در مقایسه با روش‌های جستجوی آگاهانه، کندتر هستند.
هوش مصنوعی احاطه شده بین کدها و الگوریتم هوش مصنوعی

کاربرد الگوریتم های هوش مصنوعی

دامنه کاربرد الگوریتم‌ها و روش‌های هوش مصنوعی بسیار گسترده است و می‌توان گفت امروزه دستاوردهای این حوزه از فناوری اطلاعات در تمامی جنبه‌های زندگی بشر دیده می‌شود. یکی از اصلی‌ترین حوزه‌هایی که با پژوهش‌های هوش مصنوعی دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده، حوزه پزشکی و درمانی است. الگوریتم های هوش مصنوعی به کار رفته در مسائل «داده کاوی» (Data Mining) برای تشخیص بیماری‌های خطرناک نظیر سرطان، در کاهش میزان مرگ و میر افراد تاثیر به‌سزایی دارند. همچنین، از روش‌های هوش مصنوعی در پژوهش‌های گسترده داروسازی و انجام عمل‌های جراحی به وفور استفاده می‌شوند.

از دیگر حوزه‌هایی که می‌توان کاربرد روش‌های هوش مصنوعی را در آن ملاحظه کرد، حیطه تولید مواد غذایی و آماده‌سازی سفارشات مشتریان است. بسیاری از رستوران‌ها با استفاده از چت بات هوش مصنوعی سفارشات مشتریان را دریافت می‌کنند و در برخی از رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها از ربات‌های هوشمند به منظور سرو سفارشات مشتریان استفاده می‌شود.

بانکداری و مدیریت امور مالی را نیز می‌توان از دیگر حوزه‌هایی برشمرد که از هوش مصنوعی بهره زیادی برده است. از ابزارهای هوشمند برای پردازش امور بانکی استفاده می‌شود که می‌توانند در کسری از ثانیه، محاسبات حجیمی را انجام دهند. به‌علاوه، تشخیص فعالیت‌های مشکوک بانکی نیز توسط سیستم‌های مجهز به هوش مصنوعی ساده‌تر از قبل شده و همین امر نقش چشمگیری در کاهش میزان کلاهبرداری‌های مالی داشته است.

با پیشرفت پژوهش‌ها در طراحی و ساخت ماشین‌های هوشمند، شاهد تحول عظیمی در صنعت حمل و نقل هستیم. اتومبیل‌های خودران Tesla و Volvo نمونه‌ای از آخرین دستاوردهای هوش مصنوعی در این حوزه هستند.

الگوریتم های هوش مصنوعی تحولات عظیمی را نیز در امور فراغت افراد به وجود آورده‌اند. افراد می‌توانند با بهره‌گیری از ابزارهای «پردازش زبان طبیعی» (Natural Language Processing | NLP) به‌راحتی زیرنویس زبان مادری خود را برای فیلم‌های مختلف جهان تولید کنند. همچنین، افراد می‌توانند از انجام بازی‌های جذاب طراحی شده توسط هوش مصنوعی لذت ببرند.

رسانه‌های اجتماعی نیز از دیگر حوزه‌هایی است که تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار گرفته است و افراد به‌سادگی می‌توانند انواع مختلفی از محتوا نظیر متن، صوت، تصویر و ویدئو را در فضای اینترنت تولید کنند.

تولیدات، صادرات و واردات محصولات، آموزش، مد و کسب و کار از دیگر بخش‌های مهمی هستند که بدون استفاده از هوش مصنوعی عملکرد خوبی را در دنیای امروز نخواهند داشت و افراد فعال در این حوزه‌ها به منظور پیشرفت در کار خود باید به استفاده از پیشرفته‌ترین سیستم‌های هوشمند روی آورند.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت حوزه نوین هوش مصنوعی تاثیرات مثبتی را به‌طور کلی برای زندگی بشر به همراه داشته و میزان رفاه زندگی انسان را نسبت به گذشته افزایش داده است. با این حال، نمی‌توان از خطرات احتمالی این شاخه از فناوری را نادیده گرفت و باید با دقت بیشتری آینده هوش مصنوعی را بررسی کنیم و تا بتوان از اثرات زیان‌بار آن پیش‌گیری کرد.

آموزش یادگیری ماشین با پایتون — معرفی اصول کاربردی و نحوه عملکرد ماشین لرنینگ

مقدمه کوتاه در مورد آموزش یادگیری ماشین با پایتون

همراهان عزیز، قبل از اینکه به آموزش یادگیری ماشین با پایتون بپردازیم بیایید نگاهی به رویای محققان هوش مصنوعی بیاندازیم. یک خانم خانه‌دار دوست دارد یک ربات خستگی‌ناپذیر در کارها و امورات روزانه به‌او کمک کند. مدیران شرکت‌ها و کارخانه‌ها می‌خواهند حداکثر بهره‌وری از خط تولید خود را داشته باشند. برنامه‌نویسان و طراحان صفحات وب، علاقمند هستند که یک الگوریتم بهینه برای مدیریت حجم انبوه داده‌های ورودی طراحی کنند؛ به‌نحوی که الگوریتم‌شان دچار خطا نشود یا حتی از کار نیوفتند. دانش آموزان تمایل دارند با استفاده از نرم افزارهای هوشمند اشکالات خود را برطرف کنند.

از هر زاویه که به زندگی روزمره نگاه کنیم؛ متوجه خواهیم شد که آموختن و به کار بستن قواعد و اصول طراحی ماشین هوشمند، به‌عنوان یک نیاز روز همواره امری لازم و ضروری است. دانشمندان حوزه علوم کامپیوتر در نظر دارند؛ تمام این خواسته‌های مردم عادی را عملی کنند. اگر شما هم به‌دنبال آسان کردن زندگی برای مردم و خدمت به‌آن‌ها هستید؛ باید از همین امروز هوش مصنوعی و چگونگی استفاده از زبان‌های یادگیری ماشین را بیاموزید.

الگوریتم‌های طراحی شده به‌شما کمک خواهند کرد که در کنار کسب درآمدهای بالا، از پیچیدگی محاسبات الگوریتم‌های موجود بکاهید و کار را برای خود و همکاران‌تان آسان کنید. در ادامه، کاربردهای یادگیری ماشین را ملاحظه می‌کنید.

آموزش یادگیری ماشین با پایتون

پیشنیاز های آموزش یادگیری ماشین با پایتون

همراهان گرامی، به‌عنوان یک مدرس حوزه هوش مصنوعی به شما می‌گویم که قبل از فراگیری اصول یاادگیری ماشین با پایتون، نیاز است در ابتدا به‌ریاضیات تسلط داشته باشید؛ علم آمار و احتمالات و چگونگی محاسبات عددی را آموخته و به‌عملکرد انواع توابع ریاضی ازجمله توابع جبرخطی، حساب دیفرانسیل، واریانس، انتگرال و غیره آشنایی داشته باشید. توصیه می‌شود اگر به ریاضیات مسلط نیستند؛ به‌مرحله بعد نروید.

در این مقاله، کلیه آموزش‌ها بر مبنای پایتون شکل می‌گیرد و از انواع ماژول‌های پایتون برای دریافت بهینه‌ترین حالات ممکن استفاده خواهد شد. آموزش‌های مقدماتی پایتون، شما را آماده می‌کند تا در این بخش دچار مشکل نشوید. در انتها هم از آمار و احتمالات و ریاضیات استفاده خواهیم کرد تا بر اساس آموزش‌ها و تجزیه و تحلیل‌های صورت گرفته، بهترین نتیجه را پیش‌بینی کنیم.

مثال کاربردی از یادگیری ماشین

به‌جدول زیر توجه کنید.

مثالی کاربردی از یادگیری ماشین

دوستان عزیز از مشاهده پایگاه داده بالا، چه اطلاعاتی را می‌توان استخراج کرد؟ آیا می‌توان گفت که میزان سرعت متوسط خودروها چیزی در حدود ۸۰ یا ۹۰ است؟ یا مثلاً می‌توان نتیجه گرفت که رنگ سفید محبوب‌ترین رنگ در بین رنگ‌های پایگاه‌داده است؟ یادگیری ماشین هم همین کار را انجام می‌دهد. داده‌های موجود در پایگاه داده را بررسی کرده و از تجزیه و تحلیل داده‌های موجود، نتیجه‌گیری کرده و سپس با استفاده از نتایج به‌دست آمده، مدل متناسب با هدف مجموعه را استخراج می‌کند.

گروه بندی داده ای در یادگیری ماشین

هر ماشینی قبل از شروع فرآیند تجزیه و تحلیل باید داده‌ها را در گروه مناسب خود دسته‌بندی کند. داده‌ها در حالت کلی در سه دسته عددی، ترتیبی و طبقه‌بندی شده قرار می‌گیرند که در ادامه توضیحی اجمالی از هر کدام آورده شده است.

  • داده‌های عددی: این نوع داده‌ها به صورت پیوسته مثل قیمت کالای یک کارخانه یا گسسته مثل تعداد خودروهای عبوری از خط ترخیص گمرک به‌واحد آموزش ماشین ارائه می‌شود.
  • داده‎‌های ترتیبی: داده‌های مقایسه‌پذیری هستند که می‌توان برای آن‌های میانگین درنظر گرفت و بر اساس میانگین دیتاهای پایگاه داده به نتیجه رسید. مثل نمرات دنشجویان یک ورودی در یک رشته خاص یا ستون مربوط به سرعت متوسط و سن هر خودرو در پایگاه داده جدول بالا.
  • داده‌های طبقه‌بندی شده: این داده‌ها قابل مقایسه و میانگین‌گیری نیستند. مثل ستون مربوط به فلگ یا رنگ در جدول پایگاه داده بالا. داده‌های طبقه‌بندی شده هم بر اساس تعداد تکرارشان یا معیارهای دیگر قابل نتیجه‌گیری هستند.

آشنایی با مفاهیم ریاضی در یادگیری ماشین

عزیزان، برای درک بهتر مقدمات مبحث آموزش یادگیری ماشین با پایتون، بهتر است که با مفاهیم ریاضی میانگین، میانه، مُد، انحراف معیار و واریانس آشنا شوید تا در کدنویسی با مشکل روبرو نشوید.

۱- میانگین

با محاسبه مقدار متوسط داده‌های عددی یا ترتیبی پایگاه داده، میانگین آن مجموعه به‌دست می‌آید. به‌عنوان مثال در جدول بالا، میزان سرعت متوسط سرعت ۱۳ خودرو به ترتیب زیر آمده است.

Speed = [ 99, 86, 87, 88, 111, 86, 103, 87, 94, 78, 77, 85, 86 ]

می دانیم میانگین مجموعه بالا به روش زیر به‌دست خواهدآمد.

۸۹.۷۷ = 13 / (۹۹ + ۸۶ + ۸۷ + ۸۸ + ۱۱۱ + ۸۶ + ۱۰۳ + ۸۷ + ۹۴ + ۷۸+ ۷۷+ ۸۵+ ۸۶)

یادگیری ماشین، میزان متوسط سرعت این ۱۳ خودرو را با استفاده از متد NumPy به شرح زیر محاسبه می‌کند.

۲- میانه

برای محاسبه میانه در داده‌های ترتیبی و عددی ابتدا باید داده‌ها مرتب شده و سپس مقداری که در وسط داده‌ها قرار گرفته به‌عنوان میانه انتخاب شود. در مثال زیر، می‌خواهیم میانه سرعت متوسط پایگاه داده را پیدا کنیم.

۱۱۱, ۱۰۳, ۹۹, ۹۴, ۸۸, ۸۷, ۸۷, ۸۶, ۸۶, ۸۶, ۸۵, ۷۸, ۷۷

به‌تکه کد زیر توجه کنید.


 

گاهی اتفاق می‌افتد که تعداد کل داده‌ها زوج باشد. در این صورت باید دو عددی که در وسط قرار گرفته‌اند؛ جمع شده و تقسیم بر دو شوند. به‌مثال زیر توجه کنید.

۸۶.۵ = 2 / (۸۷+۸۶)    ⇒      ۱۰۳, ۹۹, ۹۸, ۹۴, ۸۷, ۸۷, ۸۷, ۸۶, ۸۶, ۸۶, ۸۵, ۷۸, ۷۷

نحوه کدنویسی محاسبه میانه در پایتون به شکل زیر، انجام می‌شود.

۳- مُد

در بین داده‌های موجود، هرکدام که بیشتر از همه تکرار شود را به‌عنوان مد برمی‌گزینیم. به مثال زیر توجه کنید.

    ⇒ ۸۶, ۸۵, ۷۷, ۷۸, ۹۴, ۸۷, ۱۰۳, ۸۶, ۱۱۱, ۸۸, ۸۷, ۸۶, ۹۹

Mode = 86

به‌نحوه کدنویسی مد در محیط پایتون توجه بفرمایید.

۴- انحراف معیار

تعیین انحراف معیار در مبحث آموزش یادگیری ماشین با پایتون بسیار مهم است. به‌این ترتیب که میزان انحراف استانداردی به عنوان معیار پراکندگی داده‌های دسته‌بندی شده تعیین می‌گردد و از آن به بعد، نتایج پایین‌تر از معیار تعیین شده، نشانگر نزدیکی اعداد به میانگین خواهد بود و نتایج بالاتر از معیار پراکندگی، نشان می‌دهد که داده‌ها در سطح وسیع‌تری پخش شده‌اند. به‌مثال زیر که از جدول بالا برای بررسی انحراف معیار ۷ خودرو آورده شده است؛ توجه کنید.

Speed = [ 86, 87, 88, 86, 87, 88, 85, 86 ]

در مثال بالا، میزان انحراف معیار ۰.۹ خواهد بود. نحوه کدنویسی انحراف معیار به‌شرح زیر است.

۵- واریانس

همراهان گرامی، نحوه محاسبه واریانس یا میزان پراکندگی بسیار ساده است. به‌این ترتیب که اگر انحراف معیار را در خودش ضرب کنید؛ واریانس به‌دست خواهد آمد. به نحوه کدنویسی واریانس در پایتون توجه بفرمایید.

نحوه مطالعه کلان داده

دوستان عزیز، در مثال‌های بالا مشاهده می‌کنید که جامعه آماری بسیار کوچک است. درحالی که در دنیای واقعی این‌چنین نیست و ما با حجم باانبوهی از داده‎‌ها مواجه هستیم. در این صورت ماژول NumPy با استفاده از انواع روش‌های آماده، می‌تواند چاره کار باشد و از پیچیدگی محاسبات بکاهد. به‌عنوان مثال، در تکه کد زیر، یک آرایه ۲۵۰ تایی اعداد تصادفی در بازه ۰ تا ۵ با استفاده از ماژول NumPy جهت بررسی و تجزیه و تحلیل به‌ماشین یادگیری مدل، تحویل داده می‌شود.

در این روش، جامعه آماری کوچک‌تر برای تصمیم‌گیری مدل آموزش ایجاد می‌شود. با بررسی مثال بیان شده، می‌توانید بیاموزید که چگونه یک آرایه تصادفی، با اندازه معین و بین دو مقدار داده شده می‌توان ایجاد کرد.

رسم هیستوگرام

بسیاری از اساتید حوزه علوم کامپیوتر، برای درک بهتر جامعه آماری و حصول نتایج دقیق‌تر معمولاً پیشنهاد می‌کنند که دانشجویان همواره نمودارهای مربوط به یافته‌هایشان را رسم کنند. دوستان عزیز، اصلاً نگران نباشید. پایتون برای تمام مسائل یک راه حل از پیش طراحی شده، ارائه می‌کند و برای رسم هیستوگرام، به‌راحتی می‌توانید از ماژول Matplotlib استفاده کنید. اگر باورتان نمی‌شود که این کار واقعاً ساده است؛ توصیه می‌کنم به‌نمودار مثال بالا، توجه بفرمایید.

با پیاده‌سازی تکه کد بالا، نمودار زیر به‌دست خواهد آمد.

رسم هیستوگرام

احتمالاً برایتان سؤال پیش آمده باشد که ماشین با بررسی نمودار بالا، چه اطلاعاتی به‌دست خواهد آورد؟! در جواب، باید بگویم که در جامعه آماری مورد بررسی، ۵۲ داده در بازه ۰ و ۱، ۴۸ مقدار در بازه ۱ و ۲، ۴۹ داده بین بازه ۲ و ۳، ۵۱ مقدار بین ۳ و ۴ و به‌همین صورت، ۵۰ داده هم در بازه ۴ و ۵ قرار می‌گیرد.

توزیع نرمال داده

عزیزان، در این بخش از آموزش یادگیری ماشین با پایتون، باید یک آرایه تصادفی ایجاد کنید که در آن مقادیر داده‌ای حول یک مقدار معین متمرکز شود. نام دیگر این روش، توزیع نرمال گاوسی بوده و نمودار حاصل از آن به منحنی زنگ معروف است. در ادامه، می‌خواهیم توزیع نرمال داده برای آرایه با ۱۰۰۰۰۰ عدد تصادفی را بررسی کنیم. برای این منظور از متد ()Numpy.random.normal استفاده کرده و با فرض این‌که مقدار میانگین برابر با ۵.۰ و انحراف استاندار ۱.۰ باشد؛ با استفاده از یک هیستوگرام ۱۰۰ میله‌ای آن را به‌نمایش می‌گذاریم.

نمودار حاصل از پیاده‌سازی تکه کد، به شکل زیر خواهد بود.

توزیع نرمال داده

در نمودار بالا، مشاهده می‌کنید که مقادیر داده‌ای در بازه ۴.۰ و ۶.۰ قرار گرفته و حدوداً حول مقدار تعیین شده ۵.۰ متمرکز شده‌اند.

رگرسیون خطی

گاهی اتفاق می‌افتد که ماشین می‌خواهد رابطه بین متغییرها را کشف کند. در این‌صورت است که روش رگرسیون به‌کار می‌آید. از این روش، در علم مدل‌سازی آماری و روش‌های یادگیری ماشین، برای پیش‌بینی نتیجه رویدادهای آتی استفاده می‌شود. رگرسیون خطی، همان طور که از نام آن پیداست به‌کمک یک خط راست، رابطه بین نقاط داده را پیش‌بینی می‌کند. شکل زیر نشان می‌دهد که رگرسیون خطی چگونه به‌کمک تعیین روابط بین داده‌های آماری کمک می‌کند.

مثالی برای کاربرد رگرسیون خطی در یادگیری ماشین

ایستگاه عوارضی ورودی‌های هر شهر روزانه هزاران خودرو را ثبت می‌کنند. ما اطلاعات مربوط به سن و سرعت ۱۳ خودرو از عوارضی زنجان تبریز را جمع‌آوری کردیم. با استفاده از محور X سن هر خودرو و با استفاده از محور Y سرعت مربوط به‌آن خودرو را نشان داده‌ایم. می‌خواهیم با استفاده از روش رگرسیون خطی، ارتباط بین این دو پارامتر را بیابیم. البته در نظر داشته باشید که از قبل باید بدانیم که ارتباطی بین این دو محور وجود دارد. درغیر این‌صورت رگرسیون خطی کاربردی در این مورد نخواهد داشت. با رسم نمودار پراکندگی، حل مسئله را شروع می‌کنیم.

از پیاده‌سازی تکه کد بالا، نمودار زیر ایجاد خواهد شد.

مثالی برای کاربرد رگرسیون خطی در یادگیری ماشین

حالا با استفاده از Scipy به‌راحتی می‌توانید رگرسیون خطی را کدنویسی کنید.

نتیجه حاصل از اجرای تکه کد بالا، در ادامه آورده شده است.

نتیجه حاصل از اجرای رگرسیون خطی

ضریب همبستگی R

در تکمیل مبحث آموزش یادگیری ماشین با پایتون، برای این‌که بدانیم بین گروه‌های داده‌ای ارتباط وجود دارد یا نه از ضریب همبستگی R استفاده می‌کنیم. ضریب همبستگی R در بازه ۱ و ۱- قرار می‌گیرد ولی اگر مقدار این ضریب برابر با ۰ باشد؛ به‌این معنی است که بین متغییرهای دسته مورد نظر ارتباطی وجود ندارد. دوستان عزیزم، نیاز نیست که محاسبات مربوط به ضریب همبستگی R را بدانید. ماژول Scipy موجود در محیط پایتون این کار را برای شما انجام خواهد داد. به تکه کد زیر توجه کنید.

ضریب همبستگی، به‌ماشین کمک می‌کند تا با تشخیص صحیح روابط بین داده‌ها، الگوی آموزش جامع‌تری طراحی کرده و تأثیر قابل توجهی در طراحی مدل آموزشی متناسب با هدف مجموعه داشته باشد. با کمی تأمل در تکه کد بالا، می‌توان نتیجه گرفت که میزان سرعت قابل قبول برابر با ۸۵.۶ است. به نتیجه اجرای تکه کد، توجه کنید.

ضریب همبستگی R

 

سخن آخر در رابطه با آموزش یادگیری ماشین با پایتون

دوستان و همراهان همیشگی مجموعه پی استور، خسته نباشید. ملاحظه کردید که سازمان‌ها و مؤسسات به‌سادگی می‌توانند با تصادفی‌سازی، جوامع کوچکتری تشکیل داده؛ با استفاده از روش‌ها و الگوهای موجود، ارتباط بین داده‌ها را بررسی کرده و از ارتباط‌ات مؤثر به‌نتایج مطلوب تولید مدل آموزشی مناسب برسند. شما عزیزان می توانید از مقاله خوشه بندی K-Means در پایتون نیز برای افزایش اطلاعات و دانش خود در یادگیری ماشین، استفاده کنید.

در عکس شاخص مقاله کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون؛ عنوان اثر+ 15کتابخانه همراه با اسم و لوگوی مربوطه درج شده است.
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence | AI) به‌عنوان یک زمینه مهم در علوم داده، به توسعه نرم‌افزارها و ابزارهای هوشمند شهرت دارد. این حوزه برای خودکارسازی و تسهیل در انجام وظایف مختلف، توجه بسیاری از افراد را جلب کرده است. افراد علاقمند به برنامه‌نویسی هوش مصنوعی باید دانش و مهارت تخصصی خود را افزایش دهند و در یادگیری ابزارها و زبان‌های برنامه‌نویسی مرتبط در این حوزه فعالیت کنند. پایتون یکی از بهترین زبان‌های برنامه‌نویسی برای هوش مصنوعی است و قابلیت‌ها و امکانات گسترده‌ای را در این زمینه ارائه می‌دهد. در مقاله کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون از مجله پی استور، ما قصد داریم کتابخانه‌های پایتون مرتبط با هوش مصنوعی را معرفی کنیم و کاربردهای آن‌ها را شرح دهیم.
در ابتدای مقاله کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون، به بررسی کاربرد پایتون در زمینه هوش مصنوعی می‌پردازیم و دلایل استفاده از کتابخانه‌های برنامه‌نویسی برای توسعه پروژه‌های نرم‌افزاری را شرح می‌دهیم. همچنین به معیارهای اساسی برای انتخاب بهترین کتابخانه اشاره خواهیم کرد. سپس، با معرفی ۱۵ کتابخانه کاربردی و محبوب در زبان پایتون، که برای موضوعات مرتبط با هوش مصنوعی به کار می‌روند، ادامه خواهیم داد.

مقدمه  مقاله کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

در سال‌های اخیر، زبان برنامه‌نویسی پایتون به طور گسترده‌ای در طراحی و ساخت برنامه‌های هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از عوامل اساسی در توسعه برنامه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، استفاده از یک زبان برنامه‌نویسی مناسب است.

برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان پروژه‌های هوش مصنوعی نیاز دارند زبانی را انتخاب کنند که در ایجاد برنامه‌های پایدار و کارآمد مؤثر باشد و به‌راحتی بتوانند پروژه‌ها را توسعه و گسترش دهند. با توجه به تجربیات شرکت‌ها و برنامه‌نویسان در زمینه هوش مصنوعی، زبان پایتون با داشتن امکانات و ابزارهای متنوع و جامع، به عنوان یکی از بهترین زبان‌های برنامه‌نویسی هوش مصنوعی محسوب می‌شود.

برنامه‌نوی در زمینه هوش مصنوعیدلایل زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد چرا زبان Python در بین توسعه‌دهندگان و برنامه‌نویسان محبوب است که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • زبان پایتون دارای کتابخانه‌های مختلف و جامع برای توسعه انواع مختلف پروژه‌های برنامه‌نویسی است.
  • پایتون به عنوان یک زبان برنامه‌نویسی سطح مبتدی محسوب می‌شود و افراد تازه‌کار در حوزه برنامه‌نویسی می‌توانند به راحتی آن را یاد بگیرند.
  • یکی از ویژگی‌های مهم و کاربردی پایتون، قابلیت حمل آن است و برنامه‌های طراحی شده به این زبان را می‌توان بر روی سیستم‌عامل‌های مختلف نظیر ویندوز، لینوکس و macOS اجرا کرد.
  • توسعه، استقرار و نگهداری برنامه‌های ساخته شده به زبان پایتون راحت هستند.
  • جامعه پشتیبانی بزرگ و فعالی برای زبان پایتون وجود دارد و برای توسعه پروژه می‌توان به راحتی با سایر کاربران این زبان در ارتباط بود.
  • منابع آموزشی مختلف و بسیاری برای آموزش امکانات و ابزارهای پایتون در بستر اینترنت وجود دارد و کاربران می‌توانند به راحتی از آن‌ها بهره‌مند شوند.
  • پایتون از شی گرایی پشتیبانی می‌کند که این ویژگی به عنوان یکی از عوامل کاربردی در توسعه پروژه‌های هوش مصنوعی محسوب می‌شود.

لزوم استفاده از کتابخانه در برنامه نویسی

کتابخانه در زبان برنامه‌نویسی به مجموعه‌ای از قطعه کدها و توابع از پیش نوشته اطلاق می‌شود که برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان می‌توانند از آن‌ها بدون این که نیاز باشد قطعه کدهای مورد نیاز را خود بنویسند؛ در توسعه پروژه‌های خود استفاده کنند. برنامه‌نویسان برای توسعه پروژه‌های نرم‌افزاری خود به استفاده از کتابخانه‌های مرتبط با موضوع پروژه متکی هستند و از آن استفاده می کنند. استفاده از کتابخانه‌ها در توسعه پروژه‌های برنامه‌نویسی مزایای زیادی دارد:

  1. ماژولاریته: با استفاده از کتابخانه‌ها می‌توان برنامه‌ها را به صورت ماژولار طراحی کرد و قابلیت نگهداری برنامه را ساده‌تر کرد.
  2. سادگی کدنویسی: استفاده از کتابخانه‌های زبان برنامه‌نویسی نیاز به کدنویسی دستی را کاهش می‌دهد و توسعه دهندگان را در به اتمام رساندن پروژه‌های خود به سرعت کمک می‌کند.
  3. پیش‌فراخوانی الگوریتم‌ها: کتابخانه‌ها الگوریتم‌های از پیش پیاده‌سازی شده را فراهم می‌کنند و این امر باعث می‌شود توسعه‌دهندگان به جای درگیر شدن با نوشتن خط به خط قطعه کدهای الگوریتم‌ها، بر روی راه‌حل مسئله متمرکز شوند.

در کل، استفاده از کتابخانه‌ها در توسعه نرم‌افزارها به بهبود ساختار، سرعت توسعه و کاهش پیچیدگی کد کمک می‌کند.

کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

زبان برنامه‌نویسی پایتون به عنوان یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین زبان‌ها در حوزه هوش مصنوعی شناخته می‌شود. کتابخانه‌های مختلف برای هوش مصنوعی در این زبان وجود دارند و با استفاده از آن‌ها می‌توان به تحلیل داده، مصورسازی داده، پیاده‌سازی مدل‌های یادگیری ماشین، الگوریتم‌های یادگیری عمیق و شبکه‌های عصبی پرداخت. در ادامه، چند کتابخانه معروف در این حوزه را مشاهده می‌کنید:

  1. کتابخانه Numpy
  2. کتابخانه SciPy
  3. کتابخانه Scikit-Learn
  4. کتابخانه Theano
  5. کتابخانه TensorFlow
  6. کتابخانه Keras
  7. کتابخانه PyTorch
  8. کتابخانه Pandas
  9. کتابخانه Matplotlib
  10. کتابخانه Beautiful Soup
  11. کتابخانه Seaborn
  12. کتابخانه PyCaret
  13. کتابخانه OpenCV
  14. کتابخانه Orange
  15. کتابخانه XGBoost

در ادامه به توضیح ویژگی‌ها و کاربردهای هر یک از کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی می‌پردازیم.

۱- کتابخانه NumPy از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

کتابخانه NumPy یکی از ابزارهای مهم در زمینه هوش مصنوعی با پایتون محسوب می شود. این کتابخانه، یک کتابخانه متن باز عددی و پراستفاده در پروژه‌های هوش مصنوعی است که قابلیت انجام عملیات ریاضی بر روی انواع آرایه‌ها و ماتریس‌ها را فراهم می‌کند. برنامه نویسان و متخصصان داده از این کتابخانه برای تجزیه و تحلیل داده‌ها بهره می‌برند. به علاوه، با استفاده از این ابزار، می‌توان عملیات جبر خطی و محاسبات تبدیل فوریه را بر روی آرایه‌های چند بعدی اعمال کرد.

کتابخانه NumPy

در مقایسه با لیست‌ها در زبان پایتون، آرایه‌های NumPy نیاز به فضای ذخیره‌سازی کمتری دارند و امکان انجام عملیات بر روی داده‌های ذخیره شده در آن‌ها سریعتر و راحت‌تر است. این کتابخانه به شما این امکان را می‌دهد که داده‌ها را در ماتریس‌ها به راحتی دستکاری کرده و آن‌ها را تغییر شکل دهید. از این کتابخانه به وفور در پروژه‌های هوش مصنوعی استفاده می‌شود به دلیل ویژگی‌های منحصربفرد آن، که شامل موارد زیر است:

  • کار با داده‌های چند بعدی: می‌توان با کمک NumPy به راحتی با داده‌های چند بعدی کار کرد که از این نوع داده در اکثر محاسبات علمی و یادگیری ماشین استفاده می‌شود.
  • دستکاری ماتریس‌های بزرگ: با استفاده از این کتابخانه می‌توان به راحتی ماتریس‌های با ابعاد بالا را دستکاری کرد.
  • بهبود عملکرد و مدیریت زباله: این ساختار داده پویا امکان بهبود عملکرد و مدیریت بهتر جمع‌آوری زباله را فراهم می‌کند.
  • کمک به بهبود عملکرد مدل‌های یادگیری ماشین: از آنجا که پروژه‌های هوش مصنوعی به محاسبات سنگین احتیاج دارند، استفاده از این کتابخانه به بهبود عملکرد مدل‌های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق کمک می‌کند.
  • وابستگی به کتابخانه‌های غیر پایتونی: این کتابخانه به کتابخانه‌های غیر پایتونی مانند Cython و C/C++ وابسته است که ممکن است برای مبتدیان مشکل‌ساز باشد.
  • نوع سخت‌افزاری داده‌ها: داده‌های ذخیره شده در آرایه‌های NumPy از نوع سخت‌افزاری هستند که هزینه محاسباتی و زمانی برای تبدیل داده‌ها به معادل پایتونی آن‌ها و بالعکس را افزایش می‌دهد.
  • پیچیدگی یادگیری: یادگیری این کتابخانه برای مبتدیان دشوار است زیرا مفاهیم و ویژگی‌های متفاوتی نسبت به سایر مفاهیم پایتون دارد.
  • نیاز به نصب پیشنیازها: برای استفاده از این کتابخانه، نیاز است آن را بر روی پایتون نصب کنید و نمی‌توان به طور مستقیم از آن استفاده کرد.
  • محدودیت در پردازش داده‌های متنی: از آرایه‌های NumPy نمی‌توان برای پردازش داده‌های متنی استفاده کرد.

کتابخانه NumPy کاربردهای اساسی در پروژه های هوش مصنوعی دارد. اگر ارائه کلاسی در مورد کتابخانه های هوش مصنوعی در پایتون دارید می‌توانید از طریق لینک زیر پاورپوینت با موضوع کتابخانه NumPy را از سایت ما تهیه نمایید.

۲- کتابخانه SciPy به‌عنوان یکی از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

یکی دیگر ازکتابخانه های هوش مصنوعی پایتون، کتابخانه SciPy است. این کتابخانه از NumPy به عنوان ساختمان داده اصلی برای حل توابع ریاضیاتی استفاده می‌کند. این کتابخانه دارای ماژول‌های مختلفی برای بهینه‌سازی، جبر خطی، انتگرال‌‌گیری، مشتق‌گیری و محاسبات آماری است. با کمک این کتابخانه می‌توان عملیات مختلفی بر روی داده‌های تصویری انجام داد.

کتابخانه SciPy

به علاوه، کتابخانه SciPy را می‌توان برای پردازش سیگنال نیز به کار برد. مهم‌ترین مزایای این کتابخانه را می‌توان به صورت زیر برشمرد:

  • از این کتابخانه در طیف گسترده‌ای از محاسبات عددی استفاده می‌شود که مورد نیاز پروژه‌های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هستند.
  • این کتابخانه دارای مستندات جامعی است که با کمک آن‌ها می‌توان به راحتی از این ابزار استفاده کرد.
  • کتابخانه SciPy بر روی NumPy ساخته شده است که امکان ادغام بین دو کتابخانه را فراهم و برای پردازش‌ها و محاسبات عددی از ساختارهای داده مبتنی بر آرایه NumPy استفاده می‌کند.
  • SciPy یک کتابخانه اپن سورس و رایگان است که آن را برای طیف گسترده‌ای از کاربران و پروژه‌ها قابل دسترسی می‌کند.

علی‌رغم مزیت‌های مهمی که کتابخانه SciPy دارد، می‌توان معایبی را نیز برای آن در نظر گرفت که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کتابخانه SciPy بر اساس کتابخانه NumPy طراحی شده است و یادگیری و استفاده از آن برای مبتدیان ممکن است دشوار باشد.
  • SciPy در هنگام کار با مجموعه داده‌های بزرگ، حافظه زیادی را مصرف کند و نیازمند شیوه‌های مدیریت حافظه دقیق است.
  • از کتابخانه SciPy نمی‌توان برای داده‌هایی از نوع رشته یا «وب اسکرپینگ» (Web Scraping) استفاده کرد.
  • وابستگی کتابخانه SciPy به NumPy باعث قابلیت حمل آن را به پلتفرم‌هایی محدود می‌کند که از NumPy پشتیبانی نمی‌کنند.
  • رابط کاربری SciPy در مقایسه با سایر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی، کاربرپسند نیست زیرا نیاز به دانش کافی در مورد NumPy و نحوه کار داخلی آن دارد.

۳- کتابخانه Scikit-Learn

کتابخانه Scikit-Learn به عنوان یکی از معروف‌ترین کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون تلقی می‌شود که با استفاده از آن می‌توان الگوریتم‌های یادگیری ماشین با رویکردهای «یادگیری نظارت شده» (Supervised Learning) و «یادگیری نظارت نشده» (Unsupervised Learning) را پیاده‌سازی کرد.

رابط کاربری این کتابخانه ساده است و مبتدیان می‌توانند به راحتی از آن استفاده کنند. این کتابخانه Python برای پیاده‌سازی مدل‌های ماشین لرنینگ با کتابخانه‌های NumPy و SciPy در ارتباط است و آن را می‌توان به عنوان یکی از بهترین کتابخانه‌های پایتون برای هوش مصنوعی و برای کار با داده‌های پیچیده در نظر گرفت.

کتابخانه Scikit-Learn

با کمک کتابخانه Scikit-Learn می‌توان از روش‌های مختلفی برای بررسی دقت مدل‌های هوش مصنوعی استفاده کرد. به علاوه، از این کتابخانه می‌توان برای استخراج ویژگی از داده‌های تصویری و متن و کاهش ابعاد داده‌ها بهره گرفت. این کتابخانه دارای مزیت‌های مختلفی است که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کتابخانه Scikit-Learn شامل مجموعه‌ای جامع از الگوریتم‌ها برای یادگیری نظارت شده و بدون نظارت است و با استفاده از آن می‌توان مسائل دسته‌بندی، رگرسیون، خوشه‌بندی، کاهش ابعاد و استخراج ویژگی را پیاده‌سازی کرد.
  • Scikit-Learn دارای رابط کاربری ساده و به راحتی می‌توان آن را یاد گرفت. همچنین، مستندات آموزشی زیادی برای یادگیری آن در فضای اینترنت وجود دارد که به‌طور رایگان می‌توان از آن‌ها استفاده کرد.
  • کتابخانه Scikit-Learn به عنوان یک از کتابخانه‌های ماژولار محسوب می‌شود، به این معنی که ترکیب و مطابقت الگوریتم‌ها و اجزای مختلف ‌آن‌ها آسان است.
  • کتابخانه Scikit-Learn یک جامعه بزرگ برای توسعه و پشتیبانی دارد و به راحتی می‌توان با کاربران آن به تبادل نظر پرداخت و برای یافتن سوالات مرتبط با آن از افراد مختلف کمک گرفت.
  • Scikit-Learn یک کتابخانه متن باز است و به‌طور رایگان می‌توان از کلیه امکانات آن بهره گرفت که همین ویژگی باعث شده است مخاطبان زیادی را به خود جذب کند.

کتابخانه Scikit-Learn علاوه بر مزیت‌ها و امکانات مهمی که دارد، دارای معایبی نیز هست که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کتابخانه Scikit-Learn به دو کتابخانه NumPy و SciPy وابسته است و اگر از عملکرد و کاربرد این دو کتابخانه شناخت نداشته باشید، استفاده از Scikit-Learn دشوار می‌شود.
  • Scikit-Learn مجموعه‌ای از ابزارها را برای پردازش داده‌ها ارائه می‌دهد، اما این کتابخانه در مقایسه با سایر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی، جامع نیست و اگر نیاز به انجام پردازش‌های پیچیده‌تر بر روی داده‌ها دارید، ممکن است نیاز به استفاده از کتابخانه دیگری داشته باشید.
  • کتابخانه‌ Scikit-Learn از داده‌های «رسته‌ای» (Categorical) پشتیبانی نمی‌کند.

۴- کتابخانه TensorFlow

از دیگر کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون، کتابخانه تنسورفلو است که در بسیاری از پروژه‌های تجاری و تحقیقاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کتابخانه که توسط تیم Google Brain شرکت گوگل طراحی شد، یک کتابخانه رایگان و متن باز Python است که از آن می‌توان برای ساخت مدل‌های یادگیری عمیق و شبکه‌های عصبی استفاده کرد.

معماری و چارچوب TensorFlow انعطاف‌پذیر است و به کاربرد اجازه می‌دهد تا برنامه‌های توسعه داده شده توسط این کتابخانه را در چندین پلتفرم محاسباتی مانند CPU و GPU اجرا کند. با این حال، بهترین عملکرد این کتابخانه زمانی است که بر روی یک واحد پردازش تنسوری (Tensor Processing Unit | TPU) اجرا شود.

کتابخانه TensorFlow

همچنین، استفاده از این کتابخانه به دستگاه‌های دسکتاپ محدود نمی‌شود و این ابزار به شما این امکان را می‌دهد تا مدل‌های هوش مصنوعی را در سرورها و تلفن‌های هوشمند طراحی کنید و آن‌ها را آموزش دهید. این کتابخانه قدرتمند پایتون دارای مزایای مختلفی است که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

  • کتابخانه TensorFlow توسط توسعه دهندگان به طور مداوم توسعه می‌یابد و دارای یک جامعه کاربری بزرگ است.
  • کتابخانه تنسورفلو به عنوان یک کتابخانه قدرتمند و انعطاف‌پذیر محسوب می‌شود که برای طیف گسترده‌ای از پروژه‌های هوش مصنوعی مناسب است.
  • این کتابخانه دارای یک جامعه کاربری بزرگ و فعال است که به شما کمک می‌کند در صورت بروز مشکل، به راحتی آن را رفع کنید و برای توسعه پروژه‌های خود از سایر کاربران راهنمایی بگیرید.

با این که کتابخانه تنسورفلو به عنوان مهم‌ترین و پرکاربردترین کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی محسوب می‌شود و با کمک آن می‌توان به پیاده‌سازی انواع مختلفی از مدل‌های یادگیری عمیق هوش مصنوعی پرداخت، دارای معایبی نیز هست که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • استفاده از کتابخانه TensorFlow نسبتاً پیچیده است و ممکن است کار با آن برای مبتدیان دشوار باشد.
  • کتابخانه TensorFlow ممکن است منابع سیستم را تا حد زیادی اشغال کند.
  • از کتابخانه TensorFlow نمی‌توان در برخی از پلتفرم‌ها مانند iOS یا Android به راحتی استفاده کرد.
  • گراف‌های محاسباتی طراحی شده با این کتابخانه به کندی اجرا می‌شوند.

هم راستا با این موضوع؛ فایل آماده‌ای در سایت پی استور موجود است که به دلیل محتوای غنی و جذابی که دارد؛ منبعی مناسب برای داشتن ارائه‌ای بی‌نقص است.

۵- کتابخانه PyTorch از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

PyTorch یکی دیگر از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون است که در سال ۲۰۱۷ بر اساس چارچوب زبان برنامه نویسی C ساخته شده است. این کتابخانه منبع باز در پروژه‌های دیتا ساینس کاربرد زیادی دارد و با کمک آن می‌توان به راحتی گراف‌های محاسباتی را به گونه‌ای ایجاد کرد که در هر زمان از اجرای برنامه می‌توان آن‌ها را تغییر داد. همچنین، از این کتابخانه عمدتاً در پروژه‌های بینایی ماشین (Computer Vision) و پردازش زبان طبیعی (Natural Language Processing | NLP) استفاده می‌شود.

PyTorch سرعت اجرای بالایی دارد و برای مدیریت گراف‌های سنگین و پیچیده می‌توان به طور کارآمد از آن استفاده کرد. همچنین این کتابخانه بسیار انعطاف‌پذیر است که به کاربر اجازه می‌دهد پروژه‌های هوش مصنوعی را بتوان علاوه بر CPU و GPU بر روی پردازنده‌های ساده نیز اجرا کرد.

به علاوه، این کتابخانه دارای ابزارهای مختلفی برای پردازش زبان طبیعی است و می‌توان به راحتی از آن در «محیط توسعه یکپارچه | ویرایشگر متن | کد ادیتورهایی» (Integrated Development Environments | IDE) استفاده کرد که از پایتون پشتیبانی می‌کنند. کتابخانه پای تورچ دارای مزایای مهمی است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

pytorch library in python

  • این کتابخانه دارای یک رابط کاربری ساده و بصری است که پیاده‌سازی مدل‌های یادگیری عمیق را آسان می‌کند.
  • کتابخانه PyTorch به عنوان یکی از کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی محسوب می‌شود که به دلیل انعطاف‌پذیری می‌توان از آن در طیف گسترده‌ای از مسائل یادگیری عمیق استفاده کرد.
  • با استفاده از کتابخانه PyTorch می‌توان مدل‌های بزرگ و پیچیده مختلف یادگیری عمیق و شبکه‌های عصبی را پیاده‌سازی کرد.
  • کتابخانه PyTorch دارای یک جامعه بزرگ و فعال است که به طور مداوم ابزارها و منابع جدیدی را توسعه می‌دهند و برای رفع مشکلات مرتبط با این کتابخانه می‌توان از آن‌ها کمک گرفت.
  • کتابخانه PyTorch دارای مستندات عالی و جامع است که می‌تواند به افراد مبتدی در شروع کار با این کتابخانه کمک کند.

این کتابخانه علاوه بر امکانات و مزایای مهمی که دارد، دارای معایبی نیز هست که در فهرست زیر به آن‌ها می‌پردازیم:

  • یادگیری PyTorch برای افراد مبتدی دشوار است.
  • اشکال‌زدایی برنامه‌هایی که با استفاده از کتابخانه PyTorch توسعه داده شده‌اند، دشوار است.
  • این کتابخانه در مقایسه با کتابخانه TensorFlow پایدار نیست و ممکن است نتایج غیرمنتظره‌ای تولید کند.
  • استقرار پروژه‌های هوش مصنوعی توسعه داده شده توسط کتابخانه پای تورچ به‌راحتی TensorFlow نیست.

 ۶- کتابخانه Keras

Keras یکی از جالب‌ترین کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون است که با کمک آن می‌توان به شکل ساده‌تری شبکه‌های عصبی را پیاده‌سازی کرد. همچنین، از این کتابخانه برای کامپایل کردن مدل‌های یادگیری عمیق، پردازش مجموعه داده‌ها، بصری‌سازی داده‌ها در قالب نمودارها و موارد دیگر استفاده می‌شود. در پشت صحنه، کتابخانه Keras از کتابخانه‌های Theano یا TensorFlow برای پیاده‌سازی مدل‌های یادگیری عمیق استفاده می‌کند. این کتابخانه در مقایسه با سایر کتابخانه‌های یادگیری ماشین کندتر است زیرا در ابتدا یک گراف محاسباتی برای مدل‌های شبکه عصبی ایجاد و سپس از آن برای انجام عملیات استفاده می‌کند.

بسیاری از شرکت‌های معروف نظیر Netflix ،Uber ،Yelp ،Instacart ،Zocdoc و Square از کتابخانه کراس برای توسعه پروژه‌های خود استفاده می‌کنند و این ابزار در میان استارتاپ‌های هوش مصنوعی جایگاه ویژه‌ای دارد. افزون‌براین، کتابخانه Keras در میان پژوهشگران هوش مصنوعی و یادگیری عمیق محبوب است و در رتبه دوم در فهرست پرکاربردترین کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی قرار دارد. به علاوه، محققان سازمان‌های علمی بزرگ نظیر CERN و NASA نیز از این کتابخانه در پروژه‌های تحقیقاتی خود استفاده می‌کنند.

کتابخانه Keras

با استفاده از کتابخانه کراس می‌توان بلوک‌های ساختمانی شبکه عصبی مانند لایه‌ها، توابع فعال سازی و بهینه‌سازها را پیاده‌سازی کرد و به آسانی پردازش‌های مختلفی را بر روی داده‌های تصویری و متنی اعمال کرد. به علاوه، این کتابخانه شامل مجموعه داده‌های پردازش شده و مدل‌های از پیش آموزش دیده مانند MNIST، VGG، Inception، SqueezeNet، ResNet است و برای توسعه پروژه‌های خود می‌توان به سادگی از آن‌ها استفاده کرد. مزیت‌های این کتابخانه را می‌توان در فهرست زیر برشمرد:

  • از کتابخانه کراس می‌توان بر روی CPU و GPU استفاده کرد.
  • برای پیاده‌سازی مدل‌های پیچیده یادگیری عمیق به راحتی می‌توان از کتابخانه Keras استفاده کرد.
  • این کتابخانه به عنوان یکی از ساده‌ترین کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی محسوب می‌شود و دارای رابط کاربری ساده و کاربرپسندی است که طراحی و آموزش شبکه‌های عصبی را حتی برای مبتدیان آسان می‌کند.
  • Keras دارای یک معماری ماژولار است که سفارشی‌سازی کردن آن و گسترش عملکرد و امکانات آن را آسان می‌کند. به علاوه، این کتابخانه به شما این امکان را می‌دهد تا لایه‌های شبکه و اهداف آن‌ها را به شکل سفارشی شده ایجاد کنید.
  • کتابخانه هوش مصنوعی کراس دارای یک جامعه بزرگ و فعال است که پشتیبانی و منابع جامعی را برای آن ارائه می‌دهد. بدین ترتیب، چنانچه در حین کار با این ابزار دچار مشکل شوید، به راحتی می‌توانید آن را رفع کنید.
  • کتابخانه Keras دارای تعداد زیادی مدل از پیش آموزش دیده است که می‌توانید از آن‌ها برای شروع سریع پروژه‌های خود استفاده کنید. استفاده از این مدل‌ها می‌تواند در زمان و تلاش شما برای توسعه پروژه صرفه‌جویی کند.

علاوه بر مزایا و امکانات خوبی که به آن‌ها اشاره کردیم، کتابخانه کراس دارای معایبی نیز هست که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم:

  • کتابخانه Keras نسبت به سایر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی نسبتاً کند است زیرا این این کتابخانه یک گراف محاسباتی برای نشان دادن شبکه‌های عصبی ایجاد می‌کند که می‌تواند برای برخی از انواع عملیات ها ناکارآمد باشد.
  • انعطاف‌پذیری این کتابخانه در مقایسه با سایر کتابخانه‌های یادگیری عمیق کم‌تر است زیرا امکانات و ویژگی‌های محدودتری را شامل می‌شود.
  • از آن‌جایی که کراس به کتابخانه‌های TensorFlow یا Theano وابسته است، در حین استفاده از این کتابخانه، شما محدود به ویژگی‌ها و امکانات این دو کتابخانه هستید.

در راستای ارائه توضیحات هر چه بیشتر درباره کتابخانه کراس و بررسی تمام موارد مهم زیرشاخه آن؛ پاورپوینتی را در قالبی جذاب و آکادمیک طراحی و عرضه نموده‌ایم که مناسب داشتن ارائه‌ای گیرا و غنی است.

۷- کتابخانه Pandas

یکی دیگر از محبوب‌ترین کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون، کتابخانه پانداس است که از آن در علم داده و تحلیل داده به وفور استفاده می‌شود. Pandas بر پایه کتابخانه NumPy ساخته شده است و با کمک آن می‌توان داده‌های مورد نیاز الگوریتم های هوش مصنوعی را آماده کرد. کتابخانه Pandas از دو نوع ساختار داده یک بعدی (سری‌ها) و دو بعدی (DataFrame) برای ذخیره‌سازی داده‌ها استفاده می‌کند که کار با آن‌ها سریع و آسان است و به راحتی می‌توان تغییرات مختلفی را بر روی داده‌ها اعمال کرد.

کتابخانه Pandas

کتابخانه Pandas انعطاف‌پذیر است و می‌توان آن را در کنار سایر کتابخانه‌های علمی و عددی به کار برد. به علاوه، با استفاده از این کتابخانه می‌توان داده‌ها را از منابع مختلف نظیر فایل‌های CSV ،Excel و HDFS و پایگاه داده و بانک اطلاعاتی خواند یا داده‌ها را در این نوع فایل‌ها ذخیره کرد. مزایای مهم این کتابخانه را می‌توان در فهرست زیر برشمرد:

  • استفاده از کتابخانه Pandas بسیار ساده است و مبتدیان می‌توانند با کمک رابط کاربری کاربرپسند آن به راحتی کارهای تجزیه و تحلیل داده را انجام دهند.
  • کتابخانه پانداس بسیار انعطاف‌پذیر است و می‌توان آن را برای طیف گسترده‌ای از وظایف نظیر پاکسازی داده‌ها، دستکاری و مصورسازی داده‌ها و تجزیه و تحلیل آماری آن‌ها به کار برد.
  • Pandas به عنوان یکی از کتابخانه‌های قدیمی پایتون محسوب می‌شود که به خوبی آزمایش و مستند شده است. همچنین، این کتابخانه یک جامعه بزرگ و فعال از کاربران دارد که خدمات پشتیبانی مختلفی را برای این ابزار ارائه می‌دهند.

با این که پانداس به عنوان یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی و علم داده محسوب می‌شود، دارای معایبی نیز هست که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم:

  • سرعت کتابخانه Pandas برای برخی عملیات نظیر پردازش مجموعه داده‌های بزرگ کندتر از سایر کتابخانه‌ها است.
  • کتابخانه پانداس ممکن است برای کارهای پیچیده مانند پردازش مجموعه داده‌های بزرگ حافظه زیادی مصرف کند.
  • کتابخانه پانداس تا حد زیادی به کتابخانه NumPy وابسته است و برای کار با آن باید از امکانات NumPy نیز استفاده کنید
  • افراد مبتدی که تجربه تجزیه و تحلیل داده را ندارند، ممکن است در زمان یادگیری کتابخانه پانداس با مشکل مواجه شوند و مفاهیم و کار با این ابزار برایشان سخت باشد.

۸- کتابخانه Theano

Theano یکی دیگر از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون است که به ما این امکان را می‌دهد عملیات ریاضی را با کمک آرایه‌های چند بعدی مورد ارزیابی قرار دهیم. همچنین، با استفاده از این کتابخانه می‌توان شبکه‌های عصبی مختلفی را پیاده‌سازی کنید. در حین استفاده از کتابخانه Theano اگر از GPU استفاده کنید، عملکرد کارآمدتری خواهد داشت. علاوه‌براین، از این کتابخانه می‌توان در محیط‌های توزیع شده یا موازی استفاده کرد.

کتابخانه Theano

در توابع کامپایل شده این کتابخانه از آرایه‌های NumPy استفاده شده است و می‌تواند مشتق‌های توابع مختلف را با یک یا چند ورودی انجام دهد. همچنین، این کتابخانه می‌تواند چندین نوع خطا و ابهام را در مدل‌های مختلف تشخیص دهد و توضیحات خوبی را درباره آن‌ها به کاربر ارائه کند. امکانات و مزایای کتابخانه Theano را می‌توان در ادامه ملاحظه کرد:

  • کتابخانه Theano به عنوان یکی از قدرتمندترین کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی محسوب می‌شود که از آن می‌توان برای محاسبات مختلف ریاضی نظیر عملیات ماتریسی، مشتق‌گیری و بهینه‌سازی و حل مسائل یادگیری ماشین استفاده کرد.
  • با کمک این کتابخانه می‌توان محاسبات نمادین انجام داد. به عبارتی دیگر، با کمک این کتابخانه می‌توان عبارات ریاضی پیچیده را نشان داد و بر روی آن‌ها محاسبات ریاضی اعمال کرد. این ویژگی برای پیاده‌سازی مسائل یادگیری ماشین کاربرد دارد.
  • کتابخانه Theano مستندات خوبی دارد و کاربران می‌توانند به راحتی نحوه استفاده از آن را یاد بگیرند.
  • کتابخانه Theano توسط یک جامعه برنامه نویس به طور فعال توسعه می‌یابد و ویژگی‌های جدیدی به طور مداوم به کتابخانه اضافه و مشکلات آن برطرف می‌شود.

علی‌رغم مزیت‌ها و امکانات خوبی که برای کتابخانه Theano برشمردیم، می‌توان معایبی را نیز برای آن در نظر گرفت که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم:

  • کتابخانه Theano دارای سینتکس پیچیده‌ای است که یادگیری آن را برای مبتدیان دشوار می‌کند.
  • کار با این کتابخانه کاربرپسند نیست و رابط کاربری ساده‌ای ندارد.
  • این کتابخانه در مقایسه با سایر کتابخانه‌های هوش مصنوعی پایتون جامع نیست و ویژگی‌ها و امکانات کمتری دارد.
  • منابع آموزشی این کتابخانه در مقایسه با سایر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی کم‌تر است و در حین کار با این ابزار ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید که به راحتی نتوانید آن‌ها را رفع کنید.

۹- کتابخانه Beautiful Soup

Beautiful Soup یکی دیگر ازکتابخانه های هوش مصنوعی پایتون محسوب می‌شود که کاربرد آن جمع‌آوری داده‌ها از فضای وب و تجزیه ساختارهای XML و HTML و استخراج اطلاعات از آن‌ها است. این کتابخانه یک درخت تجزیه برای تمام صفحات پردازش شده یک وب سایت ایجاد می‌کند و سپس می‌تواند داده‌های محتوای وب را از ساختار HTML استخراج کند. دانشمندان داده و تحلیلگران و همچنین توسعه دهندگان ماشین لرنینگ و یادگیری عمیق از این کتابخانه به منظور تهیه داده‌های مورد نیاز مدل‌های هوش مصنوعی استفاده می‌کنند.

کتابخانه Beautiful Soup

کتابخانه Beautiful Soup بسیار سریع و کارآمد است و نیازی به منابع سخت‌افزاری اضافی برای استخراج داده ندارد. به راحتی می‌توان از این ابزار برای استخراج داده‌های رمزگذاری شده مختلف از انواع متفاوت وب سایت‌ها استفاده کرد. مزیت‌های این کتابخانه را می‌توان در فهرست زیر ملاحظه کرد:

  • یادگیری و استفاده از کتابخانه Beautiful Soup نسبتاً آسان است و حتی مبتدیان می‌توانند از رابط کاربری آن به سادگی استفاده کنند.
  • از Beautiful Soup می‌تواند برای استخراج داده‌ها از طیف گسترده‌ای از وب سایت‌ها، از جمله اسناد HTML و XML استفاده شود. همچنین می‌توان از این کتابخانه برای تجزیه و دستکاری داده‌ها با فرمت‌های دیگر، مانند فایل‌های JSON و CSV، استفاده کرد.
  • کتابخانه Beautiful Soup به شما این امکان را می‌دهد که نحوه برداشت و تجزیه داده‌ها را سفارشی کنید. همچنین می‌توانید قوانین مشخصی را برای استخراج داده‌های خود بسازید و فرمت خروجی داده‌های استخراج شده را سفارشی‌سازی کنید.
  • کتابخانه Beautiful Soup دارای یک جامعه بزرگ و فعال از کاربران است که می‌توانند خدمات پشتیبانی را ارائه دهند و به سؤالات پاسخ دهند.

استفاده از کتابخانه Beautiful Soup دارای محدودیت‌هایی نیز هست که به عنوان معایب این کتابخانه محسوب می‌شوند. در ادامه، به این معایب اشاره می‌کنیم:

  • کتابخانه Beautiful Soup به طور خاص برای استخراج داده از وب طراحی شده است و نمی‌توان از آن برای سایر وظایف، مانند تمیز کردن داده‌ها یا تجزیه و تحلیل آن‌ها استفاده کرد.
  • خروجی کتابخانه Beautiful Soup گاهی اوقات ممکن است دقیق نباشد. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که کدهای HTML پیچیده باشند یا از ساختار درستی برخوردار نباشند.
  • در حین کار با این کتابخانه ممکن است نیاز به سایر کتابخانه‌های پایتون نظیر lxml یا requests داشته باشید.
  • زمانی که از این کتابخانه برای استخراج داده از وب سایت‌هایی با حجم داده زیاد یا سایت‌هایی با ترافیک بالا استفاده می‌کنید، ممکن است سرعت عملکرد آن کاهش پیدا کند.

۱۰- کتابخانه Matplotlib از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

Matplotlib یک کتابخانه مصورسازی داده در پایتون است که برای ایجاد نمودارها و تصاویر گرافیکی از داده‌ها استفاده می‌شود. این ابزار یک افزونه از کتابخانه SciPy است و می‌تواند ساختار داده‌های NumPy و همچنین مدل‌های داده‌ای پیچیده Pandas را در قالب تصویر نشان دهد.

با کمک این کتابخانه می‌توان گراف‌‌ها، نمودارهای هیستوگرام، نمودارهای خطا، نمودارهای پراکندگی و نمودارهای میله‌ای را به شکل دو بعدی تولید کرد. از آنجا که با استفاده از این کتابخانه می‌توان تصاویر باکیفیتی برای تحلیل داده‌ها ساخت، این کتابخانه به عنوان ابزار کاربردی و محبوب در میان دانشمندان داده و مهندسان یادگیری ماشین محسوب می‌شود.

کتابخانه Matplotlib

به علاوه، با استفاده از کتابخانه Matplotlib می‌توان نمودارهایی با ظاهر سفارشی شده ساخت و ویژگی‌های نمودارها از جمله رنگ‌ها، قلم‌ها و سبک‌های خط را به دلخواه خود تغییر داد. همچنین، می‌توان نمودارها و تصاویر گرافیکی ساخته شده با این کتابخانه را در قالب فایل‌های مختلفی از جمله PNG، JPEG و PDF ذخیره کرد. مزیت‌های مهم کتابخانه Matplotlib را می‌توان در فهرست زیر ملاحظه کرد:

  • کتابخانه Matplotlib به عنوان یکی از کتابخانه‌های قدیمی پایتون تلقی می‌شوند که کارایی آن به خوبی آزمایش شده است و یک جامعه بزرگ و فعال از برنامه نویسان خدماتی را برای پشتیبانی از آن ارائه می‌دهند.
  • یادگیری و استفاده از کتابخانه Matplotlib آسان است و منابع آموزشی مناسبی برای آن وجود دارد که مبتدیان می‌توانند با مطالعه آن‌ها به سادگی از این کتابخانه استفاده کنند.
  • کتابخانه Matplotlib با پلتفرم‌های مختلف سازگار است و می‌توانید از آن برای مصورسازی داده‌ها در ویندوز، macOS و لینوکس استفاده کنید.
  • استفاده از کتابخانه Matplotlib برای برخی از کارها، به خصوص برای مصورسازی پیشرفته داده‌ها، پیچیده است.
  • عملکرد Matplotlib برای مصورسازی داده‌های بزرگ کند است.
  • برخی از سبک‌های مصورسازی پیش‌فرض Matplotlib قدیمی هستند و ممکن است به اندازه سایر کتابخانه‌های دیگر مدرن به نظر نرسند.
  • ویژگی‌های متحرک‌سازی کتابخانه Matplotlib محدود است و کتابخانه‌های دیگری وجود دارند که برای ایجاد انیمیشن‌ها از امکانات و ویژگی‌های بیشتری برخوردارند.

۱۱- کتابخانه Seaborn

Seaborn از دیگر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی و ترسیم داده‌ها در قالب گراف‌های تحلیلی است. این کتابخانه متن باز بر پایه کتابخانه Matplotlib طراحی شده است و با ساختارهای داده Pandas کار می‌کند. کتابخانه Seaborn دارای رابط سطح بالا برای رسم نمودارهای آماری دقیق با اطلاعاتی مهم است. از آن‌جایی که با استفاده از این ابزار می‌توان نمودارهای مفهومی از داده‌های آموزشی مورد نیاز مدل‌های هوش مصنوعی را تهیه کرد، از آن در پروژه‌های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق استفاده می‌شود.

کتابخانه Seaborn

با کمک کتابخانه Seaborn می‌توان نمودارها و گراف‌های جذاب تولید کرد به همین دلیل از آن در انتشارات و بازاریابی می‌توان به خوبی بهره گرفت. علاوه‌براین، Seaborn به شما این امکان را می‌دهد تا نمودارهای مختلفی را با کمترین قطعه کد برنامه نویسی و با دستورات ساده ایجاد کنید. بنابراین، استفاده از این ابزار می‌تواند باعث صرفه‌جویی در وقت و تلاش شما شود. مزایای دیگر این کتابخانه را می‌توان به صورت زیر برشمرد:

  • یکپارچه‌سازی کتابخانه پانداس با Seaborn باعث شده است تا بتوان به راحتی از ساختار داده پانداس به طور مستقیم نمودارهای مختلفی را تولید کرد. بدین ترتیب، نیازی نیست داده‌ها را برای مصورسازی دستکاری کنید. این ویژگی سبب شده است که دانشمندان داده و تحلیلگران از این کتابخانه به وفور در کارهای خود استفاده کنند.
  • کتابخانه Seaborn ماژولار است و می‌توان قابلیت آن را به گونه سفارشی شده گسترش داد.
  • Seaborn دارای رابط کاربری کاربرپسند است و تعداد زیادی منابع آموزشی و مثال‌های کاربردی برای یادگیری این ابزار در فضای اینترنت وجود دارد. بدین ترتیب، مبتدیان می‌توانند به راحتی از این ابزار در پروژه‌های خود استفاده کنند.

علی‌رغم مزیت‌های مهمی که کتابخانه Seaborn دارد، می‌توان معایبی را نیز برای آن در نظر گرفت که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کتابخانه Seaborn به کتابخانه Matplotlib وابسته است. این بدان معناست که Seaborn برخی از پیچیدگی‌های Matplotlib را به ارث می‌برد و کاربران ممکن است نیاز به یادگیری برخی از اصول اولیه Matplotlib را داشته باشند تا بتوانند به بهترین نحو از Seaborn استفاده کنند.
  • کتابخانه Seaborn دارای نمودارهای از پیش ساخته شده‌ای است که داده‌ها را به طور دقیق نمایش نمی‌دهند. در هنگام استفاده از این ابزار باید به تعادل بین زیبایی‌شناسی و نمایش دقیق داده‌ها دقت کنید.
  • اگرچه کار با کتابخانه Seaborn نسبتاً آسان است، اما کاربرانی که شناختی از اصول اولیه مصورسازی داده‌ها و دستکاری آن‌ها ندارند، در ابتدای کار با این ابزار ممکن است دچار چالش شوند.

۱۲- کتابخانه PyCaret

کتابخانه PyCaret به عنوان یک کتابخانه منبع باز برای یادگیری ماشین در Python محسوب می‌شود که بر اساس کتابخانه یادگیری ماشین Caret در زبان برنامه نویسی R طراحی شده است. PyCaret ویژگی‌هایی دارد که با کمک آن‌ها می‌توان به سادگی و تنها با یک دستور واحد، انبوهی از الگوریتم‌های استاندارد ماشین لرنینگ و یادگیری عمیق را بر روی مجموعه داده‌ها اعمال کرد.

کتابخانه PyCaret

با دستورات بسیار کمی می‌توانید از کتابخانه PyCaret استفاده کنید، که این امر سبب می‌شود برنامه‌ شما با سرعت بالا و به صورت کارآمد اجرا شود. همچنین، این ابزار دارای دستورات ساده یا پردازش پایه‌ای داده و پردازش‌های ساده برای مهندسی ویژگی است. مزیت‌های استفاده از این کتابخانه به شرح زیر هستند:

  • کتابخانه PyCaret کاربرپسند است و به سادگی می‌توان از قابلیت‌های آن استفاده کرد. افرادی که مبتدی هستند و تجربه کاری قبلی برای پیاده‌سازی مدل‌های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق ندارند، می‌توانند با کمک این ابزار به صورت گام به گام مدل‌های مختلفی را پیاده‌سازی و آن‌ها را ارزیابی کنند.
  • همان‌طور که گفته شد، به هنگام استفاده از کتابخانه PyCaret نیازی به نوشتن قطعه کدهای طولانی نیست و با چند دستور ساده و کوتاه می‌توان مدل‌های هوش مصنوعی مختلفی را پیاده‌سازی کرد. بدین ترتیب کاربران تازه‌کار به راحتی می‌توانند از این ابزار استفاده کنند و نیازی به یادگیری جامع برنامه نویسی ندارند.
  • معماری کتابخانه PyCaret به صورت ماژولار است و کاربران می‌توانند به راحتی عملکرد آن را سفارشی‌سازی کنند یا آن را توسعه دهند. این کتابخانه یک ابزار همه کاره است که می‌توان از آن برای کاربردهای مختلف یادگیری ماشین استفاد کرد.
  • کتابخانه PyCaret امکانات پیش پردازش داده‌ و مهندسی ویژگی را نیز ارائه می‌دهد که این مراحل، در فرآیندهای هوش مصنوعی ضروری هستند. بدین ترتیب، برنامه نویسان می‌توانند با استفاده از این ابزار داده‌های مورد نیاز مدل‌های ماشین لرنینگ و یادگیری عمیق را فراهم کنند.
  • کتابخانه PyCaret این امکان را فراهم می‌کند تا مدل‌های هوش مصنوعی را با یکدیگر مقایسه و بهترین مدل را از بین آن‌ها انتخاب کنید.
  • کتابخانه PyCaret را می‌توان با سایر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی نظیر NumPy، pandas و scikit-learn یکپارچه کرد تا کاربران بتوانند از این طریق به طیف گسترده‌تری از ابزارها و قابلیت‌ها دسترسی داشته باشند.

کتابخانه PyCaret علاوه بر مزیت‌ها و امکانات مهمی که دارد، دارای معایبی نیز هست که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

کتابخانه PyCaret بر سهولت استفاده تمرکز دارد و میزان انعطاف‌پذیری این ابزار برای اعمال تغییرات توسط برنامه نویسان حرفه‌ای کم است. بدین ترتیب، با استفاده از این ابزار صرفا می‌توان کارهای محدودی را انجام داد.

این کتابخانه فرآیندهایی را به طور خودکار انجام می‌دهد که اصول آن‌ها برای کاربران مشخص و واضح نیست و نمی‌توان خروجی‌های حاصل شده را درک کرد.

کتابخانه هوش مصنوعی PyCaret بهترین گزینه برای پیاده‌سازی مدل‌های یادگیری ماشین پیچیده‌ای نیست زیرا این مدل‌ها به روش‌های تخصصی یا دانش عمیق الگوریتم‌های یادگیری ماشین نیاز دارند.

کتابخانه PyCaret دارای روش‌های خودکار برای انتخاب ویژگی از داده‌ها و تنظیم کردن مدل است که گاهی اوقات منجر به «بیش برازش»‌ (Overfitting) مدل هوش مصنوعی می‌شود.

قابلیت‌ها و امکانات کتابخانه PyCaret به سایر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی مانند scikit-learn وابسته است که این امر می‌تواند پیچیدگی و محدودیت‌های اضافی را برای کاربران ایجاد کند.

۱۳- کتابخانه OpenCV

می‌توان OpenCV را از دیگر کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون برشمرد که شامل انواع توابع برنامه نویسی برای برنامه‌های بینایی ماشین می‌شود. این ابزار می‌تواند انواع مختلفی از داده‌های بصری نظیر تصویر و فیلم را پردازش و اشیاء، چهره‌ها و دست خط را شناسایی کند.

کتابخانه OpenCV

کتابخانه OpenCV با در نظر گرفتن کارایی محاسباتی طراحی شده است. این کتابخانه از تمام مزایای توابع پردازش چند هسته‌ای خود در پردازش داده‌ها استفاده می‌کند. کتابخانه OpenCV دارای مزیت‌های دیگری نیز هست که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کتابخانه هوش مصنوعی OpenCV یک کتابخانه جامع با طیف گسترده‌ای از توابع برای پردازش تصویر و فیلم، بینایی کامپیوتری و یادگیری ماشین است. با استفاده از قابلیت‌های این ابزار می‌توان طیف گسترده‌ای از کارها، از دستکاری ساده تصویر تا تشخیص و شناسایی شیء، را انجام داد.
  • OpenCV کارایی محاسباتی خوبی دارد و از آن می‌توان برای پردازش‌های چند هسته‌ای و طراحی الگوریتم‌های بهینه شده با سرعت و دقت بالا استفاده کرد.
  • این کتابخانه متن باز است و می‌توان آن را بر روی طیف گسترده‌ای از پلتفرم‌ها، از جمله ویندوز، مک OS، لینوکس، اندروید و iOS استفاده کرد. بدین ترتیب، می‌توان گفت کتابخانه OpenCV ابزاری همه کاره برای طراحی بسیاری از برنامه‌ها و پروژه‌های مختلف کاربرد دارد.
  • کتابخانه OpenCV دارای یک جامعه بزرگ و فعال از توسعه دهندگان و کاربران است که خدمات مختلف پشتیبانی را ارائه می‌دهند و ویژگی‌ها و ابزارهای جدیدی را برای این ابزار توسعه می‌دهند. به علاوه، منابع آموزشی جامعی برای این کتابخانه در بستر اینترنت وجود دارد و افراد می‌توانند با مطالعه آن‌ها از این ابزار در توسعه پروژه‌های خود بهره‌مند شوند.

با این که کتابخانه OpenCV به عنوان یکی از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون، به خصوص پروژه‌های مرتبط با داده‌های تصویری، محسوب می‌شود، دارای معایبی نیز هست که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم:

  • برای استفاده موثر از کتابخانه OpenCv نیاز به درک عمیقی از برنامه نویسی، پردازش تصویر و مفاهیم بینایی کامپیوتری است و کاربران پیش از به کارگیری این ابزار بهتر است به درک خوبی از مفاهیم نظری این حوزه دست یابند.
  • درک و پیمایش مستندات رسمی منتشر شده برای کتابخانه OpenCV برای افراد مبتدی ممکن است دشوار باشد.
  • برای بهره‌مندی از برخی ویژگی‌های OpenCV باید کتابخانه‌های دیگری مانند Eigen یا FFMPEG را نصب کنید.
  • کتابخانه OpenCV ممکن است از برخی پلتفرم‌ها یا پیکربندی‌های سخت‌افزاری پشتیبانی نکند. در این شرایط کاربران باید به دنبال راه‌حل‌هایی برای دور زدن این مشکل باشند.

۱۴- کتابخانه Orange از جمله کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

کتابخانه Orange یک ابزار متن‌باز و مبتنی بر پایتون است که برای تحلیل داده‌ها و یادگیری ماشین طراحی شده است. این کتابخانه از طریق یک رابط گرافیکی کاربرپسند به کاربران اجازه می‌دهد تا داده‌ها را بصورت بصری کاوش کنند، مدل‌های یادگیری ماشین را بسازند و داده‌ها را تحلیل کنند.

کتابخانه Orange

Orange شامل یک مجموعه گسترده‌ای از ابزارهای داده‌کاوی و یادگیری ماشین است که شامل الگوریتم‌های طبقه‌بندی، رگرسیون، خوشه‌بندی و تجزیه و تحلیل داده‌های بزرگ می‌شود. یکی از ویژگی‌های قابل توجه Orange این است که کاربران می‌توانند به راحتی جریان‌های کاری یادگیری ماشین را با کشیدن و رها کردن ویجت‌ها بر روی کنواس ایجاد کنند.

علاوه بر این، Orange ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل اکتشافی داده‌ها، مانند نمودارهای پراکندگی، نمودارهای باکس، و هیستوگرام‌ها را فراهم می‌کند. این کتابخانه برای دانشجویان، محققان و تحلیل‌گران داده که به دنبال راه‌های ساده‌تر و بصری‌تری برای کار با داده‌ها و یادگیری ماشین هستند، بسیار مفید است.

۱۵- کتابخانه XGBoost از کتابخانه های هوش مصنوعی پایتون

کتابخانه XGBoost، که مخفف عبارت Extreme Gradient Boosting است، یک کتابخانه منبع باز برای الگوریتم تقویت گرادیان محسوب می‌شود و از آن می‌توان برای مسائل دسته‌بندی و رگرسیون استفاده کرد. افرادی که می‌خواهند این کتابخانه را برای پروژه‌های خود به کار ببرند، باید با مفاهیم یادگیری نظارت شده، «درخت تصمیم» (Decision Tree)، «یادگیری دسته جمعی» (Ensemble Learning) و تقویت گرادیان آشنا باشند.

xgboost

از این کتابخانه می‌توان برای مسائل دسته‌بندی باینری نظیر تشخیص ایمیل‌های اسپم، تشخیص کلاه‌برداری و تشخیص بیماری استفاده کرد. همچنین، این کتابخانه را می‌توان برای حل مسائل چند کلاسه نظیر تشخیص تصاویر، پردازش زبان طبیعی و سیستم‌های توصیه‌گر به کار برد. مسائل رگرسیون مانند پیش‌بینی قیمت خانه و قیمت سهام نیز جزو مسائلی هستند که برای پیاده‌سازی مدل‌های آن‌ها می‌توان از کتابخانه XGBoost بهره برد. مزیت‌های دیگر این کتابخانه را می‌توان در فهرست زیر ملاحظه کرد:

  • کتابخانه XGBoost بسیار کارآمد و مقیاس‌پذیر است که این دو ویژگی برای کار با مجموعه داده‌های بزرگ مهم هستند.‌ این کتابخانه از روش‌های محاسبات موازی برای تسریع آموزش مدل‌های هوش مصنوعی استفاده می‌کند.
  • کتابخانه XGBoost از روش‌های «تعادل‌سازی» (Regularization) برای جلوگیری از بیش برازش و بهبود عملکرد مدل کمک می‌گیرد.
  • کتابخانه XGBoost از انواع داده‌های ناهمگن از جمله داده‌های عددی، مقوله‌ای و متنی پشتیبانی می‌کند. این ویژگی باعث می‌شود تا بتوان از این کتابخانه برای کاربردهای مختلف دنیای واقعی استفاده کرد.
  • کتابخانه XGBoost بر پایه چارچوب تقویت گرادیان طراحی شده است و مدل‌های آموزشی ضعیف می‌توانند بر اساس این رویکرد به مدل قوی تبدیل شوند و عملکرد خود را برای حل مسائل بهبود بخشند.

علی‌رغم مزیت‌های مهمی که کتابخانه XGBoost دارد، می‌توان معایبی را نیز برای آن در نظر گرفت که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • کار با کتابخانه XGBoost به دلیل الگوریتم پیچیده و گزینه‌های مختلف برای تنظیم پارامتر ممکن است برای مبتدیان دشوار باشد.
  • کتابخانه XGBoost برای مجموعه داده‌های بزرگ و مدل‌های پیچیده، پیچیدگی محاسباتی بالایی دارد.
  • الگوریتم کتابخانه XGBoost در صورت عدم تنظیم پارامترها با مقادیر دقیق و عدم استفاده از روش‌های تعادل‌سازی مستعد بیش برازش است. این می‌تواند منجر به تضعیف عملکرد کلی مدل برای داده‌های جدید شود.
  • درخت‌های تصمیم به کار رفته در XGBoost می‌توانند نسبت به تغییرات کوچک در داده‌های آموزشی حساس باشند، که این امر منجر به رفتار ناپایدار و غیرقابل پیش‌بینی مدل می‌شود.
  • تفسیر و توضیح مدل‌های کتابخانه XGBoost پیچیده است که این امر درک دلایل زیربنایی و پیش‌بینی‌های مدل را دشوار می‌کند.
  • کتابخانه XGBoost در مقایسه با کتابخانه‌های تخصصی دیگر مانند CatBoost یا LightGBM از داده‌های مقوله‌ای پشتیبانی کافی نمی‌کند.
  • کتابخانه XGBoost به سایر کتابخانه های پایتون برای هوش مصنوعی مانند NumPy و SciPy وابسته است، که این امر پیچیدگی‌هایی را برای درک و کار با این کتابخانه به همراه دارد.
  • کتابخانه XGBoost دارای تعداد زیادی پارامتر است که همین امر ممکن است منجر به عملکرد نامطلوب مدل شود.
  • برای برخی از ویژگی‌های پیشرفته کتابخانه XGBoost، مانند توقف زودهنگام آموزش مدل و سفارشی کردن توابع هدف، ممکن است مستندات آموزشی جامع و خوبی وجود نداشته باشد که این موضوع باعث می‌شود نتوان به طور موثر از این کتابخانه بهره‌مند شد.

سخن آخر

زبان برنامه نویسی پایتون به عنوان یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین کتابخانه‌های هوش مصنوعی محسوب می‌شود که کاربران زیادی در سراسر دنیا از این زبان به منظور توسعه پروژه‌های خود استفاده می‌کنند. این زبان ابزارها و کتابخانه‌های مختلفی را برای پیاده‌سازی مدل‌ها و الگوریتم‌های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق ارائه می‌دهد.