مدیریت و بهینه سازی فرآیندها

مدیریتسازمانتحلیل فرآیندلیدرشیپ و رهبری

یادداشتها و دست نوشته ها

در این بخش تلاش میکنم چکیده هایی که حاصل مطالعات، اندیشه ها و تجربیات من در حوزه های مختلف فناوری اطلاعات و مدیریت هستند را برای علاقه مندان به اشتراک بذارم.

معرفی کتاب

معتقدم زیباتر و مفیدتر از خواندن کتاب، معرفی آن به علاقه مندان است. در این بخش تلاش می کنم کتابهای مفید مطالعه شده را به علاقه مندان معرفی کنم.

اخبار

در این بخش تلاش میکنم تازه ترین های حوزه های گوناگون در علوم مختلف مدیریت و فناوری اطلاعات رو برای آگاهی و اطلاع علاقه مندان در این حوزه ها به اشتراک بذارم.

کارآمدی

هدایتِ فرآیندِ کار به‌صورت اثربخش و کارآمد، یکی دیگر از کارهای مدیر است. در واقع اداره‌کردن وقتی کارآمد است که ارتباط موثری بین افراد و اجزای مختلف یک فرآیند برقرار باشد. اینجاست که تعامل با دیگران و ارتباط منابع انسانی موثر، برای رسیدن به هدف اهمیت پیدا می‌کند.

بهینه‌سازی

رسیدن به حداکثر اهداف با حداقل انرژی، ویژگی یک کار اداری خوب است. البته این به‌معنای مصادره انرژی و کار دیگران نیست چون شرط مهم بهینه‌بودنِ کارِ مدیریتی، ایجاد حداکثر رفاه و رضایت برای کارمندان و کارفرمایان است. در مرحله آخر مشتری هم باید بهترین نوع خدمات یا کالا را دریافت کند.

کاربرد منابع

استفاده حداکثری از منابع قابل‌دسترس بدون ایجاد فرسایش، کار مهم دیگری است که مدیر باید انجام دهد. برای این کار هم او باید منابعش را بشناسد.

حل مساله

بعضی از تعاریف تاکید می‌کنند که مدیریت اساسا فرآیند حل مسئله است. به‌خصوص زمانی که منابع کمیاب هستند و حوزه کاری همواره در حال تغییر است.

ارتباطات

برای مدیریت لازم نیست، در اتاقتان را ببندید و از بالا نظاره‌گر کار بقیه باشید و دستور بدهید. نه! آنچه که مدیریت لازم دارد، ایجاد یک شبکه از ارتباطات است. ارتباط با آدم‌ها یک سرمایه اجتماعی است که خیلی پایدارتر، موثرتر و انسان‌مدارتر از هر سرمایه مالی است.

نگرش تیمی

ثبت تمام موفقیت‌ها به نام خود به‌عنوان یک مدیرهمانا و نابودی روحیه جمعی و انگیزه در کارکنان همانا!
سهیم‌کردن همه کارکنان در نتایج خوب کار و شریک‌شدن در مسئولیت‌های یک نتیجه ناموفق، همدلی ایجاد می‌کند. با این همدلی، هر فرد موفقیتش را در گرو موفقیت همکارش و مجموعه می‌بیند.

همکاری

توان ایجاد همکاری در میان اعضای گروه، یک ویژگی حیاتی برای پایداری و پویایی سیستم و از وظایف مدیریت است. یک مدیر موفق برای کمک به نسل‌های مختلف برای همکاری و همفکری بیشتر در محل کار، برنامه دارد.
او خودش را دست‌نیافتنی نمی‌کند، بلکه تشنه شنیدن نظرات خلاقانه همکارانش است. این مدیر ریسک‌پذیر است و از ایده‌های نو نمی‌ترسد و خوب می‌داند که چگونه زندگی کردن در «منطقه امن» به تدریج آدم را می‌کشد؟

تعامل

صراحت بیان برای مدیران یک اصل حیاتی است. صراحت بیان متفاوت است با رفتار دستوری و خشک که در نهایت باعث بی‌انگیزگی و خشم خواهد شد. صراحت باید باعث ایجاد صداقت شود و صداقت هم از ایجاد فرسایش جلوگیری می‌کند و به این شکل است که راه برای تعامل باز می‌شود.
از طرفی یک مدیر خوب، انتقاد را موریانه‌ای نمی‌بیند که قرار است پایه‌های اقتدارش را بخورد. او به منتقدان خود اهمیت می‌دهد تا بتواند اهمیت حضورش برای دیگران را به خودت ثابت کند.

آموزش، ارتقا و پیشرفت کارکنان

یادگیری مداوم از روند کار و فهم تغییرات شرایط، می‌تواند شما را به‌روز کند و البته کارمندانتان را به رشد و آموزش علاقه‌مند سازد. مدیر باید بتواند بفهمد که کدام بخش نیاز به آموزش دارد و کارمندان آن بخش را توانا کند. این توانمندسازی نه‌تنها برای کل مجموعه منفعت دارد بلکه یک بخش از مسئولیت اجتماعی هر مدیری است.

لینک برخی از دانشگاههای معتبر